Logo

بیانات سید احمدالحسن در روز عید غدیر سال ۱۴۴۲ه.ق، در گروه الدعوة المهدوية در تلگرام همراه با زیرنویس فارسی

بیانات سید احمدالحسن در روز عید غدیر سال ۱۴۴۲ه.ق،

 

 

 Feb 26, 2022 🌹✨🌹✨🌹✨

 💠 بیانات سید احمدالحسن در روز عید غدیر سال ۱۴۴۲ه.ق، در گروه الدعوة المهدوية در تلگرام 🟧 همراه با زیرنویس فارسی

 #غدیر ࿐ྀུ༅࿇༅═‎┅─ 

🌻آرشیو تولیدات رسانه‌ای انصار امام مهدی (ع) از صدای یمانی موعود 👉 @yamani_media 🌹✨🌹✨🌹✨

 

تهنئة السيد أحمد الحسن

بيوم عيد الغدير الأغر

في مجموعة الدعوة المهدوية


 

بتاريخ 28 يوليو 2021


 

https://m.youtube.com/watch?fbclid=IwAR2UeJN_2pd9dczksF3e3RI3QWW7_vNT2ame6DDNGluD_Vu4cJyIQ-k2ock&v=IYihCCtbY1E&feature=youtu.be


 

https://youtu.be/IYihCCtbY1E


 

للانضمام لمجموعة الدعوة المهدوية:

https://t.me/MahdiMedia10313


 

*


 

نص كلمة السيد أحمد الحسن يوم عيد الغدير 28ـ07ـ2021


 

[سلام علیکم

یا الله حیاك الله آقایم وعلیکم السلام ورحمة الله وبركاته.

حیاكم الله دكتر علاء، جزاكم الله خیرا.

عزیزم آقای من! مایک رو رها می‌کنم شما راحت باشید.

جزاك الله خیرا.]


 


 

السلام عليكم ورحمة الله وبركاته

كل عام وأنتم بخير وعافية بمناسبة عيد الله الأكبر، عيد الغدير وعيد حاكمية الله سبحانه وتعالى.


 

سلام علیکم و رحمة الله و بركاته.

هر سال شما در خیر و عافیت باشید به مناسبت عید بزرگ خدا، عید غدیر و عید حاكمیت خداسبحان وتعالی.


 

حادثة وبيعة الغدير مشهورة ومتواترة في كتب المسلمين، ومختصرها أن رسول الله صلى الله عليهوآله، نقل ولايته الإلهية إلى الإمام علي صلوات الله عليه، وأعلن تنصيبه خليفة لله في أرضه من بعده.

وأنا هنا أحب أن أنقل حديث مختصر مما روي في بيعة الغدير المباركة.


 

اتفاق و پیمان غدیر در كتاب‌های مسلمانان مشهور و متواتر است. و مختصر آن این است كه رسولخدا (صلی الله علیه و آله)، ولایت الهی‌اش را به امام علی- صلوات الله علیه- انتقال داد و او را بعداز خودش خلیفة خدا اعلام كرد.

دوست دارم اینجا حدیث مختصری را بیان كنم كه روایت غدیر مبارك است.


 


 

أنا بالحقيقة لا يظهر... لا تظهر عندي الكتابة أمامي لا أعرف السبب، إذا كان يوجد صوت فقط.. نعم.. نعم.


 

در واقع نوشته‌اش برایم نمایش داده نمی‌شود و نمی‌دانم دلیلش چیست... اگر صدا هست {بگویید} چون قطع و وصل می‌شود. بله! بله!


 


 

الدكتور علاء: نعم سيدنا الصوت جيد، حبيبي براحتك.


 

بله آقای‌ ما، صدا خوب است عزیزم؛ شما راحت باشید.


 


 

السيد أحمد الحسن: جزاكم الله خيرا.. نعم.


 

بله!


 


 

الحديث هو ما رواه الإمام أحمد ابن حنبل في مسنده الجزء الرابع الصفحة 281، في سنده إلىالبراء ابن عازب قال: كنا مع رسول الله صلى الله عليه وسلم في سفر فنزلنا بغدير خم فنودي فيناالصلاة جامعة وكسح لرسول الله صلى الله عليه وآله وسلم (طبعا الحديث صلى الله عليه وسلم،اعتيادا أنا ذكرت وآله. للدقة فقط نقل .. كما هم يروونه)


 

آن حدیث، همان روایت امام احمد بن حنبل، در كتاب مسُندش، جلد ۴، صفحه 281، در سندش ازبُراء بن عازب است كه نوشته: در یک سفر، همراه با رسول خدا( صلی الله علیه و سلم) بودیم كه درغدیر خم منزل كردیم. ندا دادند كه وقت نماز جماعت است. راه را برای رسول‌الله (صلی الله علیه وآله و سلم) باز كردند و ایشان را یاری كردند... طبعاً در حدیث آمده (صلی الله علیه و سلم) كه عادتآنها است و من به خاطر دقت در انتقال كلام اینطور می‌گویم؛ همینطوری كه آنها روایت می‌کنند...


 


 

وكسح لرسول الله صلى الله عليه وسلم تحت شجرتين فصلى الظهر وأخذ بيد على رضى الله عنه فقالألستم تعلمون أنى أولى بالمؤمنين من أنفسهم قالوا بلى قال ألستم تعلمون انى أولى بكل مؤمن مننفسه قالوا بلى قال فأخذ بيد على فقال من كنت مولاه فعلى مولاه اللهم وال من والاه وعاد من عاداه. قال فلقيه عمر بعد ذلك فقال له هنيئا يا ابن أبي طالب أصبحت وأمسيت مولى كل مؤمن ومؤمنة.

إلى هنا إنتهى ما نقله أحمد ابن حنبل في مسنده، والحمدلله رب العالمين على نعمة الإسلام وكمالهابعلي وبخلفاء الله من ولده صلوات الله عليهم أجمعين.


 

راه را برای رسول‌الله (صلی الله علیه و آله و سلم) باز كردند و ایشان را یاری كردند تا به زیر آن دودرخت رسید و نماز ظهر را خواند و دست علی (رضی الله عنه) را گرفت و فرمود: آیا نمی‌دانید كهمن بر تمام مومنین از خودشان اولی‌تر هستم؟ گفتند: بله! فرمود: آیا شما نمی‌دانید كه من بر تماممومنین اولی‌تر هستم؟ گفتند: بله! پس دست علی را گرفت و فرمود: هر كسی كه من مولای او هستمعلی مولای اوست؛ خدایا با دوستان او دوست و با دشمنانش دشمن باش. بعد از این گفته‌ها، عمربا علی روبرو شد و گفت: گوارای وجودت باشد ای پسر ابی طالب! تو اكنون و همه وقت، مولای همةمؤمنان شدی. در اینجا نقل قول احمد ابن حنبل از كتاب مسندش پایان یافت. خدای جهانیان راشکر بسیار به خاطر نعمت اسلام و تکمیل آن با علی و خلیفه‌های خدا كه از فرزندان اویند- كهدرود خدا بر همة آنها باد!


 


 

الأحبة المستمعين، هناك قضايا أريد أن أعرض لها اليوم ولو باختصار.


 

شنوندگان عزیز: نکته‌هایی وجود دارد كه می‌خواهم امروز به آنها بپردازم؛ حتی اگر شده خیلیكوتاه.


 


 

فمن يرغب الإستماع وربما الإنتفاع أو يكون له رأي أخر، فجزاه الله.. فجزاه الله خير جزاء المحسنين.


 

كسی كه دوست دارد بشنود یا شاید استفاده ببرد، یا اگر دیدگاه دیگری داشته باشد، خدا خیرشبدهد، از آن خیری كه به نیکوكاران می‌دهد.


 


 

القضية الأولى: أفغانستان، وما يحصل فيها من محاولة مجرمي طالبان الوهابية السلفية أخزاهم اللهللسيطرة على البلاد. وهم يقتلون الناس بوحشية وإجرام لا يقل عما فعله مجرمي داعش في سورياوالعراق.


 

قضیه اول: افغانستان و دستاوردهای جنایتکاران طالبان، همان وهابی های سلفی- كه خدارسوایشان كند- و سیطرۀ آنها بر آن كشور به‌دست آمده و اتفاق افتاده است كه بر كشور سیطرهپیدا كرده‌اند می‌باشد. آنها مردم را وحشیانه و جنایتکارانه می‌كشند، كه دست‌كمی از جنایت‌هایداعش در سوریه و عراق ندارد.


 


 

واعتقد أن هناك عدم اهتمام متعمد بهذه المسألة رغم أنها تخص كل العالم، فتقدم طالبان وتحققموطأ قدم للحركة الوهابية السلفية الاجرامية هناك، يعني دعم لهذا الفكر الإجرامي، يعني تفجيراتوقتل وترويع في عدة دول أخرى في العالم.


 

و به نظر من عمداً به این موضوع توجهی نمی‌شود با اینکه موضوع به همة دنیا مربوط است. پسپیشروی‌های طالبان و تثبیت جای‌پای وهابیت سلفی جنایتکار در آن منطقه، به معنای پشتیبانی ازاین مکتب و تفکر جنایتکار است؛ همان انفجارها، كشتارها، هراس افکنی‌ها در كشورهای دیگردنیا...


 


 

أتمنى من الناس، وأرجو من الناس ومن شعوب العالم أن تقف مع الشعب الأفغاني ضد حركة طالبانالإجرامية قبل أن تقع الفأس في الرأس - كما يقولون - ، وأتمنى للشعب الأفغاني والمؤمنين فيأفغانستان السلامة والنصر على هذه الحركة الإجرامية وتحقيق الأمن والاستقرار في هذا البلدالكريم.


 

از مردم و ملتهای دنیا خواهش دارم و امیدوارم كه دوشادوش كشور افغانستان و بر علیه حركتجنایتکارانة طالبان بایستند پیش از آنکه به قول معروف (كار از كار بگذرد). و برای مردم افغانستانومؤمنان، آرزوی سلامتی و پیروزی بر علیه این جنبش جنایتکار می‌کنم. و آرزو می‌کنم كه ثبات بهاین كشور نیکو بازگردد.


 


 

القضية الثانية:

وقبل أن أطرحها أود أن أبين لمن يعترضون على إبداء الرأي في القضايا التي تحدث في دول العالمبحجة أنك لا تنتمي أو لم تولد في هذا البلد، هناك يعني بعض ال.. ما اعرف يعني.. الجهل أو.. علىكل حال.


 

مسئله دوم:

قبل از اینکه آن را مطرح كنم، می‌خواهم برای كسانی كه می‌گویند من به فلان كشور تعلق ندارم یادر آنجا دنیا نیامده‌ام، و بر اظهار نظراتم در خصوص آنچه در كشورهای جهان رخ می‌دهداعتراض می‌كنند روشن كنم... البته {همیشه} اینجا و آنجا برخی... جاهلان... به هر حال... هستند.


 


 

أولا: هناك نقاط يعني أبينها في هذا المثال ..

أولا وقبل كل شيء أود أن أبين أنه من حقنا أن نبدي أرائنا ووجهة نظرنا في أي مسألة إنسانية كانت،لأننا جميعا بشر فلنا أن نعلق ونبدي أرائنا على ما يحدث في أمريكا أو أوروبا أو آسيا وأي مكانآخر إلى أخره، وخصوصا القضايا التي تتعلق بالظلم والطغيان.


 

اول: نکاتی هستند در اینباره كه بیان می‌كنم:

ابتدا و پیش از هر چیز، میخواهم روشن كنم كه این حق ماست كه نظر خودمان را دربارۀ هر مسئلهانسانی مطرح كنیم؛ زیرا تمام ما بشر هستیم و حق داریم دربارۀ رویدادهای آمریکا، اروپا یا آسیایا هر مکان دیگری نظر بدهیم و نظر خود را بیان كنیم. به ویژه مسائلی كه به ظلم و طغیان مربوطمی‌شود.


 


 

ثانيا: من حقنا أن نبدي أرائنا في القضايا الإسلامية أو ما يحدث في البلدان الإسلامية؛ لأننامسلمون.


 

دوم: این حق ماست كه نظر خودمان را دربارۀ مسائل اسلامی یا آنچه در كشورهای اسلامی رخمی دهد بیان كنیم؛ زیرا ما مسلمان هستیم.


 


 

وثالثا: من حقنا أن نبدي أرائنا في القضايا العربية. المهم.


 

و سوم: این حق ماست كه رای و نظرات خودمان را در مسائل عربی مطرح كنیم.


 


 

القضية هي ما حصل في تونس من إنقلاب عسكري وتفرد دكتاتوري، في تقرير مصير الناس هناك.

أنا أقول بغض النظر عما فعلته الأحزاب في تونس أو أحزاب الإسلام السياسي بالخصوص،والأحزاب في العراق أكيد وحتما فعلت أكثر بكثير، ولكن يجب على الناس أن تدرك حقيقة، أنالدكتاتورية والتسلط وتحكم فرد غير معصوم بمصير الناس هو أسوء ما يمكن أن تصل له جماعةإنسانية، ولا يمكن أن يكون هناك عذر لقبول الدكتاتورية والتسلط تحت أي حجة كانت، فالحرية وحقالإنسان في تقرير مصيره، قيمة مقدسة شرعا وأخلاقا، ولا يوجد أي عذر لسلبها أو التنازل عنها.


 

مهم اینکه، مسئله آن است كه در تونس رخ داده است. همین كودتای نظامی و تک روی دیکتاتوریدر تصمیم گیری سرنوشت مردم آنجا. من می‌گویم: صرف نظر از آنچه احزاب یا به ویژه احزاباسلام سیاسی در تونس انجام دادند- كه البته احزاب در عراق خیلی بیشتر از آن را انجام دادهاند- اما مردم باید یک حقیقتی را درك كنند؛ {و آن این است كه} كه دیکتاتوری و تسلط و حکومت،فردی غیر معصوم در سرنوشت مردم بدترین چیزی است كه یک جامعه انسانی به آن می‌رسد. و دراین‌باره هیچ عذر و بهانه‌ای برای پذیرش دیکتاتوری و تسلط به هر دلیلی وجود ندارد. پس آزادی وحق انسان در تعیین سرنوشت خویش، از دید شرع و اخلاق، یک ارزش مقدس است و هیچ بهانه‌اینه برای سلب آن هست و نه برای كوتاه آمدن از آن.


 


 

قال تعالى (لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ ۖ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ ۚ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِاسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انْفِصَامَ لَهَا ۗ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ)


 

خداوند متعال فرمود:(در دین هیچ اجبارى نیست و راه از بیراهه بخوبى آشکار شده است پس هركس به طاغوت كفر ورزد و به خدا ایمان آورد به یقین به دستاویزى استوار كه آن را گسستن نیستچنگ

زده است و خداوند شنواى داناست (بقره: 2۵۶)


 


 

فإذا كان الله سبحانه وتعالى الذي خلق الإنسان يرفض إكراه الإنسان على الإيمان به أو بدينه، فبأيحق يكره الدكتاتور بقية الناس على طاعته وقبول أرائه في تقرير حياتهم و مصيرهم دون نقاش أواعتراض.

عموما نتمنى للشعب التونسي ألا يقع فريسة لحكم دكتاتوري متسلط وأن تخرج دولة تونس العزيزةمن النفق المظلم الذي يريد البعض زجها فيه.


 

بنابراین اگر خداوند سبحان و متعال كه آفریدگار انسان است، انسان را بر ایمان به خود یا به دینخود مجبور نکرده است، پس دیکتاتور به چه حقی باقی ماندن مردم را بدون هیچ بحث و اعتراضیبر اطاعت و پذیرفتن رای و نظرات خود در تعیین سرنوشت‌شان مجبور می‌كند؟ به‌طور كل آرزومی‌كنم كه ملت تونس طعمه یک دیکتاتوری سلطه‌گر نشوند و این كه كشور تونس عزیز از این تونلتاریکی كه برخی می‌خواهند آن را درون آن بیندازند خارج شود.


 


 

أيضا أرجو من الشعب العراقي أن لا يتمنى الحكم الدكتاتوري، لأنه أسوء بكثير، ممّا هم فيه الآن.


 

همچنین از ملت عراق میخواهم كه حکم دیکتاتوری را آرزو نکنند؛ زیرا بسیار بدتر از چیزی است كهامروزه در آن قرار دارند.


 


 

القضية الثالثة:

مسألة اللقاح ضد الوباء.


 

مسئله سوم:

مسئله واكسن برای ویروس است.


 


 

دعوت وأدعو وأؤكد اليوم على الناس بأخذ اللقاح.


 

دعوت كرده‌ام، دعوت می‌کنم و امروز هم تاكید می‌کنم كه مردم واكسن بزنند.


 


 

وهناك مسألة حدثت معي ربما فيها نفع فأرى أن أذكرها لكم: في بداية انتشار الوباء في الصين،وفي وقتها لم يكن هناك إعلان عن لقاح أو أي شيء مؤكد بهذا الأمر، أقول في وقتها رأيت رؤيامختصرها، كنت في قاعة كبيرة، وكان هناك مجموعة كنت أعلم أنهم ملائكة ولكنهم بهيئة بشرية، وكاناثنين منهم يحملون حقنتين، الأولى حقنوها في رقبتي، والثانية في أذني من الخلف.


 

مسئلهای است كه برای من اتفاق افتاده است كه شاید گفتنش برای شما سودی داشته باشد. درآغاز انتشار ویروس در چین، در آن وقت هیچ اعلانی در خصوص واكسن یا چیز قابل اعتمادی دراین خصوص وجود نداشت. در آن هنگام رویایی دیدم كه خلاصه اش این بود: در یک سالن بزرگیبودم، در آنجا گروهی بودند كه من میدانستم آنها فرشته بودند، اما به شکل انسان. دو نفر از آنهادو سرنگ داشتند. اولی را در گردن و دومی را پشت گوشم تزریق كردند.


 


 

وفهمت أن هذا لقاح ضد المرض الذي بدأ ينتشر، وإلى هنا انتهت تقريبا، هذا مختصر الرؤيا يعني. وفي وقتها قصصت الرؤيا لبعض المؤمنين القريبين مني.


 

من فهمیدم كه اینها واكسنهای ضد بیماری است كه دارد منتشر میشود. تا جایی كه آن رویا تمامشد. البته این هم مختصر رویا بود. در آن وقت این رویا را برای مومنینی كه به من نزدیک بودندتعریف كردم.


 


 

بعد هذه الرؤيا بعدة أشهر، زارني في بيتي أحد المؤمنين، وبالحقيقة قبل أن يزورني بفترة أيضا،يعني عدة أسابيع، رأيت رؤيا أنه أصيب بالوباء، وأخبرته في وقتها وأخذ احتياطه في عمله جزاه اللهخيرا، لكن ما يكتبه الله سبحانه وتعالى يكون، فشاء الله سبحانه وتعالى أنه يصاب يعني بالنتيجة،فبالنتيجة لما زارني في بيتي كان مصابا بالفايروس دون أن يعلم طبعا. لم يكن يعلم، وجلس بقربيعلى نفس جهاز الكمبيوتر واستعمل نفس الأدوات، يعني استخدم الكيبورد والماوس لأن كان هناكبعض الأمور التي عملنا عليها، على كل حال.


 

چند ماه پس از این رویا یکی از مومنان به دیدن من به منزلم تشریف آوردند. در واقع مدتی قبل ازاینکه به دیدن من بیاید، یعنی همین چند هفته قبل، رویایی دیدم كه او به این ویروس مبتلا می‌شود.

در آن موقع به ایشان اطلاع دادم. ایشان نیز احتیاطات لازم را رعایت كرد خداوند جزای خیر به اوعطا كند اما آنچه خداوند سبحان و متعال تقدیر كند اتفاق خواهد افتاد. و همانگونه كه خداوندخواست ایشان به این ویروس مبتلا شدند. خلاصه وقتی به دیدن من در منزلم تشریف آورد، بهویروس مبتلا شده بود بدون اینکه خودش بداند. كنار من نزدیک كامپیوتر نشست؛ و از همان وسایلاستفاده كرد یعنی از كیبورد و موس استفاده كرد زیرا در آنجا كارهایی بود كه باهم انجاممی‌دادیم.


 


 

ولم نكن نلبس كمامات ولم استعمل أيضا معقم، وأنفاسه كانت ملاصقة لوجهي، فنظريا المفروض أنالفايروس انتقل لي، والمفروض أن أصاب بالوباء.


 

و هیچ كدوم از ما ماسک نپوشیده بودیم، واز ضدعفونی استفاده نکردم و نفسش در نفس منمیخورد.

از نظر تئوری، ویروس باید به من منتقل میشد و باید به آن مبتلا میشدم.


 


 

عموما هو رجع إلى بيته وتدهورت صحته وفي نفس اليوم.. يعني.. بنفس اليوم تدهورت صحته ووضعهالصحي يعني ضيق تنفس وما شابه. وفحص في اليوم التالي ووجد أنه مصاب بالوباء ولكنالحمدلله، فحصت بعده وظهر أني لم أصب بالوباء.


 

به هر حال ایشان به منزل خودش بازگشت و وضعیت سلامت جسمانی ایشان در همان روز آشفتهشد و دچار تنگی نفس و غیره گردید. و در روز بعد آزمایش داد و پس از آن فهمید كه به ویروسمبتلا شده، اما الحمدلله من پس از ایشان آزمایش دادم و معلوم شد كه من به ویروس مبتلا نشدم .


 


 

الآن ملخص ما قدمته أو ما قلته: أنه يوجد لدي رؤيا، شخصيا يوجد لدي رؤيا رأيتها أن الله تفضلعلي وحصنني من الوباء في تلك الفترة، وهناك واقع أثبت فعليا أن الله حصنني من الوباء يعني ماقصصته عليكم هذا الشخص الذي أصيب بالوباء لكن رغم هذا فالآن لما توفر اللقاح أنا أخذت اللقاح. ربما تسأل لماذا ؟ أنا اجيبك أن الله يأمرنا أن نعمل بالأسباب فعندما تحتاج معونة الله سبحانهوتعالى يتفضل الله عليك بالعون حتى وإن تطلب الأمر الإعجاز، طبعا إن كنت أهلا لذلك وشاء اللهذلك. لكن عندما تتوفر الوسائل والأسباب عندها يكون من السفه أن تتركها وتترك العمل بها وتطلب آيةأو معجزة من الله سبحانه وتعالى فلما تكون عطشا وبقربك قدح فيه ماء من السفه أن تطلب من اللهسبحانه وتعالى ان يسقيك أو أن يأتي بآية تذهب عنك العطش، هذا سفه وقلة وعي وإدراك بل وقلةأدب مع الله سبحانه وتعالى. وللأسف هذا السلوك أو التصرف تجده يتكرر كثيرا في أقوال منيطلبون المعجز وكأن دين الله سبحانه وتعالى سيرك وهم متفرجون، وكأنها لعبة وهم يلعبون (فَوَيْلٌيَوْمَئِذٍ لِّلْمُكَذِّبِينَ * الَّذِينَ هُمْ فِي خَوْضٍ يَلْعَبُونَ).


 

خلاصه آنچه بیان كردم: من یک رویا دیدم كه در آن خداوند به من عنایت فرموده و مرا در آن لحظهاز ویروس محافظت كرده است ونیز یک واقعیت وجود دارد كه بیان میكند خداوند مرا از ویروسمحافظت نموده است (همان داستانی كه برایتان تعریف كردم مبتلا شدن شخصی كه به منزل منآمدند). اما با این وجود، امروز وقتی كه واكسن مهیا شد من واكسن زدم، شاید كسی بپرسد برایچه؟

در پاسخ میگویم: خداوند به ما امر میفرماید كه به اسباب عمل كنیم، هنگامی كه نیازمند كمکخداوند سبحان و متعال هستی، خداوند به كمک تو خواهد آمد، حتی اگر برای آن كار نیاز به اعجازباشد؛ و البته اگر مستحق آن باشی و خداوند آن را بخواهد، اما هنگامی كه وسایل و اسباب مهیاباشد، در این هنگام سفیهانه است كه آن را رها كنی و عمل نکنی و از خداوند سبحان و متعالمعجزه و نشانه‌ای درخواست كنی. هنگامی كه تشنه‌ای و در كنارت كاسه‌ای از آب باشد سفیهانهاست كه از خداوند درخواست كنی تو را سیراب كند یا اینکه معجزه‌ای انجام دهد كه تشنگی را ازتو دور سازد. این نادانی و كم‌خردی ادراك است بلکه بی‌ادبی به خداوند سبحان و متعال است ومتاسفانه این رفتار و راه و روش در گفته‌های كسانی كه معجزه درخواست می‌كنند بسیار زیادتکرار می‌شود. گوئی كه دین خداوند سبحان و متعال سیرك است و آنها تماشاگر هستند و گوئیبازی است و آنها بازی می‌كنند.(پس واى بر تکذیب كنندگان در آن روز (11)آنان كه به یاوهسرگرمند (12) سورۀ: الطور.


 


 

والحمدلله رب العالمين.


 

و سپاس خداوند جهانیان،


 


 

أحبتي ربما أطلت عليكم فاعتذر عن أي ازعاج لأي شخص ممن تكرم علينا بالاستماع وأترك لكمالفرصة لطرح ما تريدون جزاكم الله خيرا. والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته. وكل عام وأنتم بخير مرةأخرى وأسأل الله ان يحفظكم ويبارك لكم وبكم ويفتح لكم من فضله أبواب الخير والرحمة وهو أرحمالراحمين وصلى الله على محمد وآله الطيبين الطاهرين.


 

عزیزانم شاید سخنانم خیلی به درازا كشید. من از هر ناراحتی پیش آمده برای هركسی كه بهسخنانم گوش داده معذرت می‌خواهم و فرصت را به شماها می‌دهم تا آنچه بخواهید را مطرح كنیدخداوند جزای خیر به شما عنایت فرماید. و السلام علیکم و رحمة الله و بركاته ، و یک بار دیگر هرسال در خیر و عافیت باشید و از خداوند میخواهم كه شما را حفظ كند و برای شما و بوسیله شمامبارك گرداند و بوسیله شما درهای خیر و رحمت را گشاید اوست كه مهربانترین مهربانان است. وصلى الله على محمد وآله الطیبین الطاهرین .


 


 

علاء السالم: اللهم صل على محمد وآل محمد الأئمة والمهدیین وسلم تسلیما كثیرا.


 

آقای ما خداوند شما را زنده نگه دارد بسیار سپاسگزاریم كه حضور پیدا كردید واز وقتتان را دراختیار ما قرار دادید با وجود مشاغلی كه دارید و خیلی خوش آمدید.


 


 

سید احمد الحسن علیه السلام:

فقط اگر اجازه بدید، من از برنامه خارج می‌شوم و دوباره برای گوش دادن برمی‌گردم انگاراشکالی وجود دارد چون نمی‌توانم گفتگو و نوشته‌ها را ببینم فقط صدا به گوشم می‌رسد الآن خارجمی‌شوم و دوباره برمی‌گردم خداوند جزای خیر به شما عنایت فرماید فقط همین را خواستم بگویم.

دكتر راحت باشید شما.


 

#عيد_الغدير


 

https://www.facebook.com/113594426673020/posts/578417176857407/