Logo

و در روز سوم از شوال امام مهدی (ع) به من امر فرمود : که انقلاب بر علیه ظالمان را علنی کنم و…


خطبه‌ی ملاقات از سید احمدالحسن (بخش2 از 3) با زیرنویس فارسی


 

 Feb 19, 2022 

 

🌻آرشیو تولیدات رسانه‌ای انصار امام مهدی (ع) از صدای یمانی موعود

 

 https://t.me/yamani_media 

 

https://www.instagram.com/yamani_media1

 

وفي أخر يومين من شهر رمضان من هذا العام ۱۴۲۴ هـ .ق أمرني الأمام المهدي (عليه السلام) أن أبدا بمخاطبة أهل الأرض بأجمعهم وكل بحسبه وبحسب الأوامر التي تصدر من الأمام المهدي (عليه السلام


 

و دو روز آخر از ماه رمضان از سال ۱۴۲۴ هـ.ق امام مهدی (ع) به من امر فرمود که خطابم را متوجه اهل زمین کنم و هر فرقه را با توجه به ویژگی‌هایش بر حسب اوامر امام (ع) مورد خطاب قرار دهم 


 


 

وفي يوم الثالث من شوال أمرني الأمام المهدي (عليه السلام) بإعلان الثورة على الظالمين وبحث الخطى والعمل بسرعة وقد دعوت الناس لنصرة الحق وأهله والعمل لإقامة الحق وإعلاء كلمة لا اله إلا الله فإن كلمة الله هي العليا إن كلمة الله هي العليا إن كلمة الله هي العليا ، وكلمة الذين كفروا هي السفلى ﴿إِنْ تَنصُرُوا اللَّهَ یَنصُرْکُمْ وَیُثبتْ أَقْدَامَکُمْ﴾ 


 

و در روز سوم از شوال امام مهدی (ع) به من امر فرمود : که انقلاب بر علیه ظالمان را علنی کنم و به بررسی راهکارها بپردازم و کارهای لازم را به سرعت انجام دهم و مردم را برای یاری حق و اهلش و کار و کوشش برای برپاداشتن حق و برافراشتن کلمه (لا اله الا الله) دعوت کنم پس به‌درستی که دین خدا برتر و پیروز است ، دین خدا برتر و پیروز است ، دین خدا برتر و پیروز است و دین کفار پست و خوار می باشد. ﴿اگر خدا را یاری کنید، (او) شما را یاری می کند و قدمهایتان را ثابت و استوار می دارد﴾[(محمد: ۷)]

 


 

فهل من ناصر لدين الله هل من ناصر للقرآن هل من ناصر لولي الله هل من ناصر لله سبحانه وتعالى ﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنّهُم فِی الأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَى لَهُمْ وَلَیُبَدِّلَنّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا یَعْبُدُونَنِی لاَ یُشْرِکُونَ بِی شَیْئًا وَمَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذَلِکَ فَأُوْلَئِکَ هُمْ الْفَاسِقُونَ﴾.النور: ٥٥


 

آیا کسی هست که دین خدا را یاری کند؟ آیا کسی هست که قرآن را یاری کند؟ آیا کسی هست که ولی خدا را یاری کند؟ آیا کسی هست که خدای منزه و بلند مرتبه را یاری کند؟ ﴿خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌اند وعده می‌دهد که قطعا آنان را خلیفه بر روی زمین قرار خواهد داد ، همان‌گونه که به پیشینیان آنها خلافت روی زمین را بخشید ، و دین و آیینی را که برای آنان پسندیده ، پابرجا و ریشه‌دار خواهد ساخت ، و ترسشان را به امنیت و آرامش مبدل می‌کند ، آنچنان که تنها مرا بپرستند و چیزی را شریک من قرار نخواهند داد و کسانی که پس از آن کافر شوند ، آنها فاسقانند﴾ (نور:۵۵)

 


 


 

وأني لا أنتظر نصرة من علماء الدين وكيف أنتظر منهم نصرة والإمام الصادق (عليه السلام) يؤكد في أكثر من حديث أن كثير منهم يقاتل الأمام المهدي (عليه السلام) باللسان والسنان حتى إذا أستتب له الأمر أستأصل سبعين من كبرائهم وثلاثة آلاف من صغارهم وكيف أنتظر منهم نصرة والصادق (عليه السلام) يقول : (لينصرن الله هذا الأمر بمن لاخلاق له ولو قد جاء أمرنا لقد خرج منه من هو اليوم مقيمٌ على عبادة الأوثان ) والأوثان أو الأصنام كما يقول الأمام الصادق (عليه السلام) هم العلماء غير العاملين فلا أوثان في زمن الإمام الصادق (عليه السلام)إلا أبي حنيفة وأشباهه .


 

و من انتظار یاری و نصرت از علمای دین را ندارم و چگونه انتظار یاری از ایشان را داشته باشم در حالیکه امام صادق (ع) در چندین حدیث تاکید فرموده است که بسیاری از علما با زبان و اسلحه به مبارزه با امام مهدی (ع) بر می‌خیزند ولی به محض اینکه زمام امور به دست امام (ع) می‌افتد هفتاد تن از بزرگان آنها و سه‌هزار تن از طلاب تابع‌شان را به قتل می‌رساند و چگونه منتظر یاری از جانب ایشان باشم در حالی که امام صادق (ع) می‌فرماید : (خدا پیروز می‌کند این امر (برپایی دولت حضرت مهدی ع) را بوسیله کسانی که هیچ نصیب و جایگاهی (در بین مردم) ندارند و هنگامی که امر ما فرا رسد کسی که امروز بت‌ها را می‌پرستد از ولایتمان خارج می‌شود) ، و منظور از بت‌ها همچنان که امام صادق (ع) می‌فرماید : علمای بی‌عمل هستند و در زمان امام صادق (ع) بت‌هایی وجود نداشت مگر ابوحنیفه و امثال وی ...


 


 

ويقول (عليه السلام) (( إذا خرج القائم خرج من هذا الأمر من كان يرى أنه من أهله ودخل فيه شبه عبدة الشمس والقمر )) الغیبه النعمانی ص ۱۷۲


 

و همچنین ایشان می‌فرماید : (اگر قائم (ع) خروج کند کسانی که گمان برده می‌شد از منتظران قائم (ع) هستند از این امر (ولایت اهل‌بیت) خارج می‌شوند و کسانی شبیه خورشید و ماه‌پرستان وارد این امر می‌شوند) (الغیبه النعمانی ص۱۷۲)


 


 

والذين لا ينصرون القائم هم العلماء غير العاملين مع أن الناس يتوقعون منهم نصرة القائم (عليه السلام) وكيف أتوقع من هؤلاء العلماء النصرة والائمة يصرحون بأحاديثهم أن هؤلاء العلماء هم سبب تفرقة الأمة وتشتيتها 


 

و آن کسانی که قائم (ع) را یاری نمی‌کنند علمای بی‌عمل هستند با اینکه مردم از ایشان توقع یاری قائم (ع) را دارند. و چگونه از آنها توقع یاری داشته باشم و ائمه (ع) در احادیث روشن ساختند که سبب تفرقه امت، همین علما هستند . 


 


 

فعن أمير المؤمنين (عليه السلام) (يا مالك أبن ظمرة كيف أنت إذا اختلفت الشيعة هكذا وشبك أصابعه وأدخل بعضها في بعض فقلت يا أمير المؤمنين (عليه السلام) ما عند ذلك من خير قال (عليه السلام) الخير كله عند ذلك يقوم قائمنا فيقدم سبعين رجلاً يكذبون على الله ورسوله فيقتلهم ثم يجمع الله الناس على أمرٍ واحد ) الغيبة النعمانی


 

از امیرالمومنین (ع) نقل شده :

ای مالک بن ظمره حال تو چگونه است در زمانی‌که شیعه اختلاف پیدا می‌کنند به این صورت و انگشتان دو دستش را داخل در هم کرد . گفتم : یا امیرالمومنین خیری در آن زمان وجود ندارد ، ایشان فرمود : همهٔ خیر در آن زمان است ، قائم ما قیام می‌کند و هفتاد نفر از آنانی که به خدا و پیغمبرش (ع) دروغ بستند را به قتل می‌رساند ، سپس خدا مردم را بر یک دین جمع می‌کند (غیبت النعمانی)

 


 

 (يكذبون على الله أي علماء غير عاملين

وعن الصادق (عليه السلام) (أنى يكون ذلك ولم يستدر الفلك حتى يقال مات أو هلك في أي وادٍ سلك فقلت وما استدارت الفلك فقال اختلاف الشيعة بينهم ) البحار ج ۵۲ ص۲۸۸


 

(آن کسانی که به خدا دروغ می‌بندند علمای بی‌عمل هستند.)

امام صادق (ع) فرمودند : [آمدن این امر (ظهور مهدی ع) ممکن نیست در حالیکه فلک نچرخد تا جایی که می‌گویند از دنیا رفته یا به هلاکت رسیده است و بعضی می‌گویند : به کدام بیابانی رفته است ، گفتم : چرخش فلک چیست ، ایشان فرمودند : اختلاف میان شیعه] (بحارالانوار ج۵۲ ص۲۸۸)

 

 

وهذا ما يفتي به بعض علماء الشيعة اليوم أنه لانهاية للغيبة الكبرى ولا أحد يراه أبداً وهم بالحقيقة لا يريدون ظهوره ثم قيامه لان ظهوره يعني نهاية مرجعياتهم التي جعلت الشيعة طرائق قددا فرقتهم ومزقتهم


 

و این فتوایی است که بعضی از علمای شیعه امروز صادر می‌کنند که پایانی برای غیبت کبری وجود ندارد و هیچ کس هرگز امام عصر (ع) را نمی‌بیند. و در حقیقت آنها خواهان ظهور و قیامش نمی‌باشند برای اینکه ظهورش به معنی پایان مرجعیت ایشان می‌باشد.همان مرجعیتی که شیعه را به اختلاف کشانده و بین ایشان جدایی افکنده و آنان را پراکنده کرده است.

 


 

في الرواية عنهم (عليهم السلام) (إذا قام القائم (عليه السلام) سار إلى الكوفة فيخرج منها بضعة ألف نفس يدعون البترية عليهم السلاح فيقولون أرجع من حيث جئت فلا حاجة لنا في بني فاطمة (عليها السلام) فيضع فيهم السيف حتى يأتي على أخرهم ثم يدخل الكوفة فيقتل بها كل منافق مرتاب ويهدم قصورها ويقتل مقاتليها حتى يرضى الله عز وعلا) أرشاد المفيد


 


 

در روایت از اهل‌بیت (ع) اینچنین آمده است : اگر قائم (ع) قیام کند به طرف کوفه می‌رود و از کوفه خارج می‌شوند و می‌گویند : از همانجا که آمدی برگرد ، ما به فرزندان فاطمه (س) احتیاجی نداریم . سپس قائم (ع) با شمشیر همه آنها را به قتل می‌رساند و وارد کوفه می‌شود و همه منافقین را می‌کشد و کاخ‌هایشان را منهدم می‌سازد و همه مبارزین (بر ضد امام مهدی ع) را هلاک می‌کند تا اینکه خداوند متعال راضی شود (الارشاد شیخ مفید)

 


 

وعن الباقر (عليه السلام) (يدخل الكوفة وبها ثلاث رايات قد اضطربت فتصفوا له فيدخل حتى يأتي المنبر ويخطب ............. ) أرشاد المفيد ص۳۵۴


 

و از امام باقر (ع) روایت شده است : حضرت قائم (ع) وارد کوفه می‌شود در حالیکه سه گروه در آن وجود دارد که با هم به منازعه مشغولند و این به سود امام (ع) تمام می‌شود و وارد می‌شود تا اینکه روی منبر می‌رود و سخنرانی می‌کند ... (کتاب ارشاد شیخ مفید ، ص۳۵۴)

 


 

وعن الباقر(عليه السلام) (أنه قال : لتمخضن يا معشر الشيعة شيعة آل محمد كمخيض الكحل في العين لان صاحب الكحل يعلم متى يقع في العين ولا يعلم متى يذهب فيصبح أحدكم وهو يرى أنه على شريعة من أمرنا فيمسي وقد خرج منها ويمسي وهو على شريعة من أمرنا فيصبح وقد خرج منها)بحار الأنوار ج۵۲ ص۱۰۱ ، غ ن ص۱۱۰


 

و در روایتی دیگر از ایشان وارد شده است : ای جماعت شیعه به هم آمیخته می‌شوید مانند آمیخته شدن سرمه در چشم ، برای اینکه صاحب سرمه می‌داند که چه وقت سرمه را بر چشم می‌گذارد ولی نمی‌داند که سرمه چه وقت از چشمش پاک می‌شود ، پس صبح می‌کنند کسانی از شما و خود را داخل در شریعت ما می‌بینند و آنروز را به غروب می‌رسانند در حالیکه از ولایت ما خارج شده‌اند و یا اینکه غروب همراه ما هستند و صبح هنگام از دین و شریعت ما خارج می‌شوند (بحارالانوار ج ۵۲ ص ۱۰۱ ، الغیبه نعمانی ص ۱۱۰)


 

 

وكيف أتوقع منهم النصرة ورسول الله (صلى الله عليه واله) يقول (سيأتي زمان على أمتي لا يبقى من القرآن إلا رسمه ولا من الإسلام إلا أسمه يسمون به وهم أبعد الناس منه مساجدهم عامرة وهي خراب من الهدى فقهاء ذلك الزمان شر فقهاء تحت ظل السماء منهم خرجت الفتنة واليهم تعود) بحار الأنوار ج۵۲ ص۱۹۰


 

و چگونه از آنها (علما) توقع یاری داشته باشم و در حالیکه پیامبر خدا (ص) می‌فرماید : زمانی بر امتم می‌آید که از قرآن جز نوشته‌هایش باقی نمی‌ماند و از اسلام جز اسمش باقی نمی‌ماند . خود را مسلمان می‌خوانند در حالیکه دورترین افراد از آنند ، مساجدشان آباد است ولی خبری از هدایت در آن نیست ، فقهای آن زمان شرترین فقهایی هستند که آسمان بر آنها سایه افکنده است ، فتنه از آنها خارج می‌شود و به‌سوی خودشان نیز باز می‌گردد . الكافي ج۸ ص۳۰۷ . بحار الانوار ج ۵۲ ص ۱۹۰

 


 

وقال رسول الله (صلى الله عليه واله) عن الله سبحانه وتعالى في المعراج (....قلت الهي فمتى يكون ذلك فأوحى إلي عز وجل يكون ذلك إذا رفع العلم وظهر الجهل وكثر القراء وقل العمل وكثر الفتك وقل الفقهاء الهادون وكثر فقهاء الظلالة الخونة وكثر الشعراء وأتخذ أمتك قبورهم مساجد وحليت المصاحف وزخرفت المساجد وكثر الجور .......) بحار الأنوار ج۵۲ ص۲۷۱-۲۷۸


 


 

و پیامبر خدا (ص) در شب معراج از پروردگار عالم این چنین نقل می‌کند :

گفتم پروردگارا! زمان خروج قائم (ع) چه وقت می‌باشد؟ پروردگار عزوجل به من وحی فرمود : آن زمان که علم از میان مردم برداشته شود و جهالت ظاهر شود و درس خوانده‌ها زیاد شوند و عمل‌کننده‌ها اندک شوند . و بی‌حرمتی زیاد و فقهای هدایت‌کننده اندک و فقهای ضلالت و خائن و شاعران زیاد شوند و امتت قبرهایشان را مسجد قرار می‌دهند و قرآن‌ها پر زرق و برق می‌شود و مساجد زینت داده شده و جور و فساد زیاد می‌شود (بحارالانوار ج ۵۲ ص ۲۷۸)

 


 

والحمد لله رب العالمين وعلى كل حال فيا أهل العراق أن أبي قد أرسلني لأهل الأرض وبدأ بكم وبأم القرى النجف وإني لمؤيد بجبرائيل وميكائيل وإسرافيل وبملكوت السماوات ، وكثيرين ممن قبلوني بقبول الحق كشف عنهم الغطاء فبصرهم اليوم حديد فمنهم يرون ما لا يرى الناس ويسمعون مالا يسمع الناس وأي آية أعظم من هذه الآية الأنفسية  ﴿فَتَحْنَا عَلَیْهِمْ بَاباً مِنْ السَّمَاءِ فَظَلُّوا فِیهِ یَعرُجُونَ * لَقالُوَا إِنَّمَا سُکِّرَتْ أَبْصَارُنَا بَلْ نَحْنُ قوْمٌ مَسْحُورُونَ﴾. الحجر ۱۴ – ۱۵


 

و الحمدالله رب العالمین و به هر حال ، ای اهل عراق ، پدرم مرا به سوی همه ساکنین زمین فرستاده است و از شما و ام القری (یعنی نجف) آغاز کرده است و من موید به جبرائیل و میکائیل و اسرافیل و همچنین موید به ملکوت آسمان‌ها هستم و عده زیادی که به من ایمان می‌آورند به سبب ایمان‌شان به حق ، حجاب از جلوی چشمان‌شان کنار رفت و امروز چشمان‌شان بینا (به حقیقت) است . بعضی از آنها می‌بینند آنچه را که دیگران نمی‌بینند و می‌شنوند آنچه را که دیگران نمی‌شنود . و چه نشانه‌ای بزرگتر از این نشانه؟! ﴿و اگر دری از آسمان به روی آنان بگشاییم ، تا آنها پیوسته در آن بالا روند ، باز می‌گویند : ما را جادو کرده‌اند ، بلکه ما (سر تا پا) سحر شده‌ایم! ﴾ (حجر :۱۴-۱۵)