دشمنان حضرت چه كسانی و چه نيروهائى هستند؟ ایشان با چه كسانى و يا چه نيروهائى می‌جنگند؟

دجال چيست؟ يا كيست؟

دجال بزرگترين علامت ظهور!

اسم دجال را كمتر كسی است كه نشنيده باشد! اما كمتر كسی است كه در باره اين شخصيت ياپديده كه اسمش در شرق و غرب عالم مشهور و شناخته شده است، اطلاعات دقيق و صحيحیداشته باشد.

براستی دجال چيست؟ و يا كيست؟

منشاء و علت شهرت اين اسم در شرق و غرب عالم چيست؟

آيا يك حقيقت است يا يك افسانه؟

آن‌هم افسانه بين‌المللی؟

و اگر حقيقت است، معنی اين حقيقت و واقعيت... آن كدام است؟

و چطور است كه همه جایِ عالم مشهور است؟

در جواب بايد گفت كه بله حقيقت است و نه افسانه!

حقيقتی كه در همه دين‌های آسمانی مطرح شده و به‌شدت نسبت به آن هشدار داده شده است،

اعم از اسلام و مسيحيت و يهوديت و حتی دين زردشتی!

يعني اسم دجال در تورات و انجيل و اوستا مكتوب است و در باره آن بحث شده است،

و در احاديث و روايات اسلامی، يكی از بديهيات است لذا حتی گفته شده ' “من انكر الدجال والمهدي خرج من الاسلام” ! [هر که دجال و مهدی را انکار کند از اسلام خارج شده است]

دجال در احاديث يكی از علائم ظهور حضرت امام زمان بوده و بلكه بزرگترين علامت جهانی ظهورمی‌باشد،

و در انجيل و اوستا هم به همين شكل !

و علت اشتهار جهانی دجال نيز در همين‌جا نهفته است، يعني مطرح شدن آن دركتاب‌های مقدس اديان!

دجال بزرگترين علامت ظهور

دجال بزرگترين ،

  طولانی‌ترين،

      آشكارترين و گسترده‌ترين نشانهٔ ظهور است،

كه ده‌ها سال قبل از ظهور، در گستره جهانی

و با جنگ‌ها و پيشرفت‌ها و كارهای عظيم و محيّرالعقول بی‌سابقه در پهنهٔ كره زمين ظاهر می‌شود،همان‌طور كه “اكبر فتنة من لدن آدم ع” نيز هست [بزرگ‌ترین فتنه از زمان آدم ع]،

اكبر امر يا بزرگ‌ترين پديده تاريخ بشر هم محسوب می‌شود،

كه ده‌ها سال سلطهٔ خود را بر كره زمين می‌گستراند،

و سيطره‌اش بر جهان روز به‌روز افزون می‌گردد،

در حين ظهور با حضرت وارد جنگ شده،

و دو يا سه سال پس از ظهور و در جنگ نهائى ( ملحمه كبری و يا حارْمَجْدُون) به‌دست حضرتامام زمان و حضرت مسيح نابود و متلاشی شود.

سابقه امر دجال

مبحث دجال سابقه‌ای طول و دراز دارد به درازای سابقهٔ اديان الهی، و در تمام اديان مطرح شدهاست!

در زمان پيامبر ص نيز دجال به‌عنوان بزرگترين فتنه بين اصحاب آن‌حضرت جا افتاده بود وهميشه مورد بحث، سؤال و گفتگوی اصحاب حضرت رسول ص بود.

-و همان‌طور كه گفته شد در اديان يهوديت و مسيحيت يعنی در تورات و انجيل نيز مطرح شده ،به‌نحوی كه يكی از اسامی دجال در مسيحيت آنتی‌كِرَيسْت و يا ضد مسيح می‌باشد،

يعنی وقتی حضرت مسيح می‌آيد دجال بر ضد او و مقابل او خواهد بود. و تا دجال نيايد حضرتمسيح نخواهد آمد:

- شنيده‌ايد كه دجال می‌آيد...

- زنهار کسی به‌هیچ‌وجه شما را نفریبد، بدین مضمون که روز مسیح رسیده است. ،

زیرا که تا آن ارتداد، اول واقع نشود و آن مرد شریر یعنی فرزند هلاکت ظاهر نگردد،

آن روز نخواهد آمد. تسالوكيان ٢ باب٢.

اما با اينكه دجال بزرگترين علامت از علائم ظهور می‌باشد ، متأسفانه علما و دانشمندانی كه درزمينه ظهور كار كرده‌اند، به اين علامت و احاديث مربوط به آن توجه زيادی نكرده‌اند، شايد به ايندليل كه قبل از اين زمان اين احاديث مبهم بوده و قابل فهم و درك نبوده ، و آنرا به‌عنوان امورخارق‌العاده و غير طبيعی و مبهم در نظر گرفته و از كنارش رد می‌شده‌اند.

و علت ديگر اين بی‌توجهی می‌تواند اين باشد كه احاديث مربوط به دجال اكثراً از طريق اهل سنتروايت شده است.

البته علامه مجلسي ره در بحارالانوار احاديث علائم ظهور را با اين عنوان شروع می‌كند: “علائمظهوره ع من الدجال و السفياني و غيره”، كه دجال و سفيانی را به‌عنوان دو علامت اصلی و بزرگاو ذكر كرده و بقيه را با عنوان وغيره ذكر می‌كند.

دجال بزرگترين دشمن حضرت

دجال نه‌تنها بزرگ‌ترين و جدّی‌ترين علامت ظهور بوده بلكه بزرگترين و جدی‌ترين دشمن حضرتنيز می‌باشد!

به‌نحوی كه بدون شناخت اين پديده، تصور درستی از ظهور و جنگ‌های گسترده قبل و بعد از ظهورنخواهيم داشت!

شايد بهتر باشد سؤال به اين شكل مطرح شود كه:

- چه كسانی و يا چه نيروهائى در مقابل حضرت خواهند ايستاد و با ايشان خواهند جنگيد؟

- ناصبی‌ها يا باصطلاح امروز وهابی‌ها ؟

آنها كه طبق احاديث و روايات، قبل از ظهور در اثر اختلاف و جنگ داخلی از نَفَس افتاده و متزلزلمی‌شوند و در همان چند روز اول ظهور شكست خورده، متلاشی شده و بساطشان جمع می‌شود!

پس اين چه نيروئی و كيست كه مقابل حضرت به‌شدت مقاومت می‌كند و اين‌همه جنگ و كشتارهولناک راه می‌اندازد طوری كه طبق احاديث و روايات و همين‌طور تورات و انجيل، طی آن ميليون‌هانفر كشته می‌شوند و سيل خون راه می‌افتد؟

يكی از مباحث كليدی و مهم مهدويّت كه مغفولٌ‌عنه مانده ، مبحث دشمن شناسی است.

يعني اينكه هنوز برايمان دقيقاً مشخص نشده كه دشمنان و نيروهای مقابل حضرت چه كسانیهستند؟

حضرت با چه كسانی و چه نيروهائی خواهد جنگيد؟

با مردمان كوچه و بازار؟ با آدم‌های بی‌دين و بی‌ايمان بين مردم؟ با مسلمانان سست ايمان؟ بامردمان عادی؟ و يا با يك مرد عقب‌مانده يك‌چشم سوار بر يك خر عجيب و غريب به‌ اسم دجال؟ يا باچه كسی و نيروئی؟

- وزن هركس را ميخواهی بشناسی ببين وزن دشمن‌اش چيست و دشمن‌اش كيست؟

براستی دشمن و يا دشمنان حضرت حين ظهور چه كسانی و چه نيروهائی هستند ؟

در اثر اين غفلت، تصور غلط و عوامانه‌ای كه بين مردم رائج شده است، اين است كه حضرت باشمشير ظهور كرده وهر كس كه جلو راهش بيايد با شمشير گردنش را می‌زند الّا مؤمنين خالص، واين يعنی نود و نه درصد مردم كوچه و بازار!

چه تصوير و تصور وحشتناكی از “ربيع‌ العوام و نضرة الايام و رحمة للعالمين” درست كرده‌اند!!!؟

اين تصوير و تصور وحشتناك و كاملاً غلط هم احياناً باعث نوعی رُعب و وحشت از ظهور در پيشبعضی از مردم شده و می‌شود.

- ولی آيا قضيه به اين‌شكل است؟ و در احاديث و روايات قضيه به‌ اينذشكل ترسيم شده است ؟ نه! و حتماً نه! و هر گز نه!

اين تصور عوامانه ناشی از جهل كامل نسبت به احاديث، و غريب و مهجور بودنشان و يا فهم غلطآنهاست !

احاديث و علائمی كه از حوزه بحث و بررسی عميق بدور مانده !

و متأسفانه! متأسفانه! و باز هم متأسفانه! اندازه احاديث مربوط به غسل مس ميت ارزش نداشتهكه به آن پرداخته شود!!!

آيا نبايد براي غربت امام زمان عج حتی در ميان شيعه و علمای شيعه گريست!؟

در حالی كه اگر به اين احاديث توجه شود قضيه اصلاً به اين‌شكل نيست !

بلكه از حضرت به‌عنوان “ربيع الانام ورحمة للعالمين” و “نضرة الايام” ياد می‌شود يعنی بهارمردم ، رحمت برای عالميان و شكوفائی ايّام و روزگاران! السلام علی........

http://shiaonlinelibrary.com/الكتب/1530_بحار-الأنوار-العلامة-المجلسي-ج-٩٩/الصفحة_103

پس اين سؤال باقی می‌ماند كه دشمنان حضرت به‌طور مشخص چه كسانی و يا چه نيروهائى هستند؟ و حضرت وقتی ظهور كرد با چه كسانى و يا چه نيروهائىمی‌جنگند؟

جواب اين سؤال با اندكی دقت در احاديث كاملاً روشن می‌شود.

دشمن اصلی حضرت در احاديث دجال و نيروهای دجال هستند كه در مغرب‌زمين مستقر هستند ( الدجال والسفياني يطلعان من المغرب )

و همه زمين را به فساد كشيده‌اند و ستون فقرات و گرداننده اين نيروها هم يهود هستند و اعرابضد اهل‌البيت هم با آنها همكاری می‌كنند. (اكثر اتباعه اليهود والعرب )

وسفياني هم به نمايندگی از دجال ، كه بر جهان مسلط است، و با برنامه و اشارهٔ او وارد ميدانمی‌شود.

به‌عبارت ديگر دجال نيرو و سيستمی كفرآميز و فاسد و فسادگستر و ضد بشری است كه قبل ازظهور بر قسمت اعظم جهان سيطره داشته و حكومت می‌كند ،

و در پی حاكميت مطلق و بی‌رقابت بر جهان است،

و برای اين حاكميت و كنار زدن رقبا و دشمنان با آنها وارد جنگ می‌شود،

و محل استقرارش هم مغرب‌زمين می‌باشد.

و طبيعي است كه وقتی امام زمان ظهور می‌كند كه جهان را از اسارت آنها آزاد سازد و بساطفساد و ظلم و تباهی و كفر و گمراهی آنها را از جهان جمع كند، آنها به اين سادگی‌ها تسليم نشده و بلكه با تمام قوا و توان و تجهيزات خويش با امام زمان وارد جنگ می‌شوند!

و دشمن اصلی امام زمان نيز همين نيروهای فاسد و كفر پيشه جهان‌گستر می‌باشند!

نيروهائی كه بقدری قوی و قدرتمند هستند كه حضرت مسيح هم طبق احاديث، برای ياری رساندنبه امام زمان در جنگ با آنها از آسمان نزول می‌كند و نهايتاً به‌دست او و امام زمان شكست خوردهو ذوب و متلاشی شده و بساطشان برچيده می‌شود! و در نتيجه جهان آزاد می‌شود.

طبق احاديث و همين‌طور تورات و انجيل و اوستا، دجال بزرگترين دشمن و نيروئى است كه در غربمستقر شده و قبل از ظهور نيروهايش با جنگ، وارد كشورهای منطقه ظهور خواهد شد-مثل عراق وبلخ و شام - و در نبرد نهائى ، نيروهايش كه اكثراً از روم و يهود و عرب خواهند بود در مقابل امامزمان عج لشگركشی كرده و خواهند جنگيد ، و با شكست نهائى آنها پيروزی امام زمان عج همنهائی شده و كل كره زمين تسليم حضرت خواهد شد و لذا همان‌طور كه ذكر شد يكی از اسم‌هایدجال هم در مسيحيت آنتی‌كريست يا ضد مسيح می‌باشد، ( و بنابر اين و همين‌طور آنتی‌مهدی وضد مهدی! ) يعني دشمن و نيروی اصلی روبروی حضرت ، نيروی شيطانی دجال و نيروهایجهان‌گستر دجال می‌باشد.

چرا كه همان‌طور كه حضرت، “خليفة الله في الارض” می‌باشد ، دجال نيز “خليفة الشيطان فيالارض” بوده و مثل حضرت به‌دنبال ايجاد يك حكومت جهانی، منتها از نوع شيطانی آن می‌باشدكه شيطان نيرو و توانش را به او داده و به اتباعش دستور اطاعت از او را صادر می‌كند:

ويأمر إبليس الأكبر ذريته باتباعه.

- اما دجال چيست و يا كيست؟

همان‌طور كه گفته شد دجال اشتهار جهانی داشته و كمتر دينداری است- اعم از مسلمان ومسيحی و يا يهودی- كه اسم دجال را نداند و يا نشنيده باشد!

علتش هم باز همان‌طور كه پيشتر گفته شد اين است كه در تمام كتاب‌های مقدس اديان از او سخنبه‌ميان آمده است و همين‌طور و از همه بيشتر در احاديث پيامبر اسلام ص ، طوری كه حضرت همفرمودند كه: پيامبری نبوده مگر اينكه امتش را نسبت به دجال هشدار داده است !

اما در هيچيك از اديان به روشنی و تفصيلی كه در احاديث پيامبر اكرم ص آمده در باره دجالبحث نشده است، طوری كه باز خود حضرت رسول صلّی الله عليه و اله هم به اين نكته اشارهفرمودند: إنها لم تكن فتنة في الأرض أعظم من فتنة الدجال وإن الله تعالي لم يبعث نبياإلا حذره أمته.

- و قال إني أنذرتكموه وما من نبي إلا أنذر قومه لقد أنذره نوح قومه ولكن سأقول لكمفيه قولا لم يقله نبي لقومه...

سمبليک و رمزی بودن احاديث دجال

اما آنچه كه مسلّم است اين است كه احاديث مربوط به دجال مثل اكثر علائم ظهور سمبليک و رمزیبوده و فهم آنها هم به سادگی امكان‌پذير نيست. و همانطور كه قبلاً در مقدمه كتاب خبری در راهاست گفته شد، به اين موضوع، يعني صعب و مشكل بودن فهم علائم ظهور، در آخر كتاب دانيالنبی كه از حوادث آخرالزمان صحبت می‌كند اشاره شده است:

“اما تو ای دانیال کلام را مخفی دار و کتاب را تا زمان آخر مُهر کن.............و من شنیدم اما درکنکردم ! پس گفتم: «ای آقایم آخر این امور چه خواهد بود؟» او جواب داد که «ای دانیال برو زیرااین کلام تا زمان آخر مخفی و مختوم شده است (يعنی تا آن‌زمان قابل درك نخواهد بود) بسیاریطاهر وسفید و مصفی خواهند گردید و شریران شرارت خواهند ورزید و هیچ کدام از شریراننخواهند فهمید لیکن حکیمان خواهند فهمید. خوشا به حال آنکه انتظار کشد .........”(دانیال نبیباب ١٢)

آری اين علائم بيشترشان اسرار سر به‌مُهرند و تا زمانش نرسد قابل فهم و درك نخواهند بود. لذاشايد بشود گفت قابل فهم بودن اين علائم خود دليل بر رسيدن زمانشان هم خواهد بود. به‌عبارتديگر خود حوادث و وقايع آخرالزمان بهترين كمك برای روشن شدن محتوای اين پيشگوئی‌ها خواهدبود، چنانچه در حديثي پيامبر ص نيز روشن شدن معنی يك آيه از قران را منوط به آمدن زمانشفرموده و می‌فرمايد هنوز تأويلش نيامده است:

تلا رسول الله صلى الله عليه و سلم هذه الآية قل هو القادر على ان يبعث عليكم عذابامن فوقكم أو من تحت أرجلكم فقال رسول الله صلى الله عليه و سلم أما إنها كائنة ولميأتي تأويلها بعد.

- لذا بيشتر مطالب مطرح‌شده در احاديث دجال، در زمان‌های گذشته به‌هيچ‌وجه قابل درك نبود وحمل بر خارق‌العاده و غير طبيعی و معجزه‌گونگی بودن امر دجال می‌شد.

اما اين‌زمان خوش‌بختانه اكثر اين احاديث قابل فهم و درك شده است به‌نحوی كه هر كسیبه‌سرعت و به‌سادگی معنی‌اش را می‌فهمد.

براي روشن شدن موضوع چند مثال ذكر می‌شود:

١- در توصيف خر دجال گفته شده كه: بالای ابرها خواهد رفت، كل كره زمين را دو روزه سيرمی‌كند

بيست متر طول داشته و فاصله بين دو گوشش چهل متر و هر قدمش مساوی سه روز راه پيادهخواهد بود، طي‌الارض خواهد كرد و ...:

- يسير أقصى الأرض وأدناها في يومين

- بين أذني حمار الدجال أربعون ذراعا

خطوة حماره مسيرة ثلاثة أيام..

يطوي له الارض و...

طبيعي است كه در قديم كسی چيزی از اين مطالب را درك نمی‌كرد، خری بيست متری با گوشیچهل متری كه يك قدمش سه روز راه است و تا بالای ابرها هم می‌رود!

و طبيعي است كه همه را به‌عنوان امور خارق‌العاده و معجزه در نظر می‌گرفتند ،

اما امروزه برای ما امری طبيعی و قابل فهم است ( البته با اين توضيح كه خر اينجا سمبل سواریو وسيلهٔ نقليه می‌باشد) و امروزه همه ما به‌سادگی وسيلهٔ نقليه و سواری‌ای را می‌شناسيم كهبيست متر يا بيشتر طول دارد بالای ابرها رفته و با سرعت هزار كيلومتر در ساعت حركت می‌كند ومسافت سه روز راه پياده را در يك لحظه طی كرده و بين دو بالش هم چهل متر می‌باشد!

اما هزار سال پيش ، از اين حديث جز يك خر عجيب و خارق‌العاده و خنده‌دار كه مردی عجيب‌تر ويك چشم بر آن سوار شده! چيزی برايشان قابل فهم و درك و تصور نبود.

٢- در روايتی حضرت امير به كميل فرمودند كه در آن‌زمان در هر خانه‌ای آينه‌ای خواهد بود كهمردم نشسته و در آن حوادث دور و نزديك را خواهند ديد، كه امروزه همه ما با يكچنين آينه‌ای بهاسم تلوزيون آشنا هستيم، و همين‌طور كه فرمودند در هر خانه‌ای هم يكی هست.

٣- در حديثی آمده كه در آن‌زمان يكی در شرق زمين و ديگری در غرب زمين نشسته و با هم صحبتكرده و صدای همديگر را نيز خواهند شنيد. كه امروزه همه ما با اين پديده آشنا هستيم، اما قديمبه‌هيچ‌وجه قابل درك نبود.

۴- دجال به كوه خواهد گفت از سر راه برو كنار و كوه كنار خواهد رفت، خوب امروزه همه باشكافتن و كنار زدن كوه‌ها از سر راه‌ها و تونل‌ها آشنا هستيم ، اما آيا صدها سال پيش ، از اينحديث‌ها جز معجزه چيزی فهم می‌شد؟

چناچه در حديث ديگری می‌فرمايد:

دجال با معجزه‌هايش چشم همه را خيره كرده و آنها را به پرستش خويش خواهد كشاند!

وما امروز پيشرفت‌ها و اكتشافات شگفت‌انگيز و معجزه‌آسا را با چشم خود می‌بينيم و شگفت‌زدههم می‌شويم،

و می‌بينيم كه مردم را هم تا حد پرستش مجذوب خودش كرده است!

بنابر اين می‌شود تصديق كرد فرمايش خداوند به دانيال نبی را كه : ای دانيال اين‌ها اسرار سر بهمُهر هستند و تا زمانش نرسد كسی اين‌ها را نخواهد فهميد و درك نخواهد كرد، هر چند كه سعی وتلاش كنند.

رمز گشائی از احاديث دجال

با توجه به چند مثال فوق، برجسته‌ترين ويژگی‌های دجال را از روايات بيرون كشيده و دسته‌بندیكرده و در بيست محور آن‌ها را توضيح می‌دهيم تا خود خواننده با جمع‌بندی آن‌ها و با توجه بهحوادث و پديده‌های مشابه در زمان حاضر از آن‌ها رمز گشائى كرده و مصداق و معنی‌شان را دريابد، متن احاديث و اسنادش جداگانه و در پايان نوشته ذكر خواهد شد تا خوانندگان در صورتتمايل خودشان به كتاب‌های مرجع مراجعه كنند:

۱- معنی كلمه دجال:

- دجال در لغت به چند معنی آمده است:

١- پوشاندن حق، و باطل را حق جلوه دادن است:

الدجل بالباطل و هو التغطية، يقال دجل الحق اي غطاه بالباطل، چون حق را پوشانده واز ديده و ذهن مردم دور كرده و باطل را برای آن‌ها حق و درست جلوه می‌دهد، دجال ناميده شده.

والدَّاجِل: المُمَوِّه الكَذَّاب، وبه سمي الدَّجَّال.

٢- گفته شده چون زمين را می‌پوشاند ، دجال ناميده شده:

قال أَبو العباس: سمي الدَّجَّال دَجَّالاً لضربه في الأَرض وقطعه أَكثر نواحيها، ويقال: قددَجَل الرجلُ إِذا فعل ذلك.

- در كتاب لسان العرب به هر دوی اين معانی اشاره شده است:

والدَّجَّال: هو المسيح الكذاب، وإِنما دَجْلُه سِحْره وكَذِبُه. ابن سيده: المسيح الدَّجَّال رجل من يَهُوديخرج في آخر هذه الأُمة، سمي بذلك لأَنه يَدْجُل الحَقَّ بالباطل، وقيل: بل لأَنه يُغَطِّي الأَرض بكثرةجموعه،وقيل: لأَنه يُغَطِّي على الناس بكفره، وقيل: لأَنه يدَّعي الربوبية ..... ودَجَّل الشيءَ بالذَّهَب. التهذيب: يقال لماء الذهب دَجَّال وبه شُبِّه الدَّجَّال لأَنه يُظْهِر خلاف ما يُضْمِر.قال أَبو العباس: سميالدَّجَّال دَجَّالاً لضربه في الأَرض وقطعه أَكثر نواحيها، ويقال: قد دَجَل

الرجلُ إِذا فعل ذلك. قال: وقال مرة أُخرى سُمِّي دَجَّالاً لتمويهه على الناس وتلبيسه وتزيينه الباطل....

- لسان العرب،ماده دجل.

٣- چنانچه ملاحظه شد دجال آب‌طلاكار هم معنی می‌دهد كه به روی آهن آب‌طلا داده و بيننده را بهاشتباه انداخته و يا فريب داده و آهن را به‌عنوان طلا معرفی می‌كند.

- اما در اصطلاح احاديث هر كس كه انسان‌ها را تحت عنوان دين و يا خوشبختی فريب دهد و ازشاه‌راه مستقيم الهی كه راه فلاح و رستگاری و سعادت دنيوی و اخروی انسان‌هاست، گمراه كنددجال ناميده می‌شود.

تعدّد دجال‌ها

در احاديث تأكيد می‌شود كه قبل از خروج دجال اصلی هفتاد و اندی - به‌معنی تعداد زياد- دجالخواهد بود، كه حوزه عمل فريب و اضلال آن‌ها محدود خواهد بود و حتی بعضی از آنها تنها يكپيرو خواهند داشت :

- يكون قبل خروج الدجال نيف علي سبعين دجالا.

- وسبعون دجالا منهم من لايتبعه إلا رجل واحد.

- يبعث دجالون ثلاثون كل يزعم انه رسول الله. از صحيح مسلم

چنانچه ملاحظه می‌شود طبق اين حديث تعدادی از اين دجال‌ها خود را در حد فرستاده خدا بالابرده و خود را در آن حد می‌دانند.

به متعدد بودن و ظهور دجال‌های فرعی و زياد قبل از خروج دجال اصلی و جهانی در انجيل اشارهشده است:

-.....و چنانکه شنیده‌اید که دجال می‌آید، الحال هم دجالان بسیار ظاهر شده‌اند ..(رساله۱ یوحنا باب٢ آيه١٨)

چنانچه ملاحظه می‌شود از دجالان بسيار سخن می‌رود.

- زیرا گمراه کنندگان بسیار به دنیا بیرون شدند.........آن است گمراه کننده و دجال. (رساله۲یوحنا باب ٧)

در اوستا نيز كه يكی از نام‌های دجال ديو اشموغ است، كه به همين معنی است:

- اشموغ نام ديو فريفتار و گمراه كننده است، وهمينطور روحانی دروغين و بدعت‌گزاراشموغ ناميده می‌شود. و همين‌طور نام ديوی است از پيروان اهريمن كه فتنه‌انگيزیو جنگ‌افروزی و عداوت به‌هم رسانيدن تعلق به او دارد. اوستا ج٢ ص٩١٨ شرح لغات.

اما فرق دجال اكبر و اصلی با اين دجال‌ها اين است كه:

در آخرالزمان و قبل از ظهور امام زمان عج خروج می‌كند،

و ثانياً كل كره زمين در تحت پوشش تبليغات گمراه‌كننده و تحت سيطره فريب و ستم و اضلالشخواهد بود:

- اذ خرج الدجال و بالغ في الغواية و الاضلال.

- يظهر علي الارض كلها.

چهل و اندی سال يا چند دهه قبل از ظهور حضرت مهدی عج، در كل زمين ظاهر خواهد شد.

طبق احاديث نه‌تنها بزرگترين فتنه عالم بلكه بزرگترين پديده و امر، در تاريخ بشر هم خواهد بود .

كه نهايتاً به‌دست حضرت امام زمان و حضرت مسيح عليهما السلام نابود و در هم شكسته خواهدشد :

- يقتله عيسي ابن مريم.

- آنگاه آن بی‌دین ظاهر خواهد شد که عیسی مسيح او را به نفس دهان خود هلاکخواهد کرد و به تجلی ظهور خویش، او را نابود خواهد ساخت (رساله٢ تسالوكيانباب٢)

-گرشاسب (اسم حضرت مسيح در اوستا، كه نمرده و به‌كمك سوشيانس می‌آيد) با پيروزیبرخيزد و به اژديهاك روی آورد ... و گُرز بر تارک او كوبد و نابودش كند. آنگاه ويرانی و تباهی ازجهان بيرون رود... و سوشيانس‌ها ديگر باره جهان را پاك كنند . بهمن يشت بخش٩ بند٢٤-١٢.

دجال مشخصات و ويژگی‌های خاصی دارد كه در احاديث به آنها اشاره شده است،

- همان‌طور كه ملاحظه شد موضوع دجال علاوه بر روايات و احاديث، در تورات و انجيل وهمين‌طور اوستا نيز آمده است و لذا حضرت رسول ص نيز به‌اين موضوع اشاره فرموده و فرمودندكه هيچ پيامبری نبوده مگر اينكه به امتش در باره دجال انذار و هشدار داده است.

ماهيت دجال:

( توجه : اين بخش و بخش بعدی ثقيل بوده و شايد هضم و فهمش آسان نباشد، اما سعی شده بادو ضميمه كه بعداً می‌آيد مطالبش روشن‌تر شود)

١- از مجموع احاديث و روايات و آنچه كه در تورات و انجيل و اوستا در اين مورد آمده بر می‌آيد كهدجال نه يك شخص فقط ، بلكه يك سيستم گسترده و مسلط جهانی خواهد بود كه همه كره زمين راتحت پوشش و سيطره خود گرفته و زمين را پر از جنگ و آشوب و قتل و كشتار و اضطراب و وحشتو كفر و الحاد و فسق و فجور و فساد - یعنی همان علائم آخرالزمان - خواهد كرد

-يظهر علي الارض كلها: بر كل كره زمين ظاهر يا مسلط خواهد شد.

٢- اما گرداننده اصلی و نهانی اين سيستم خود ابليس و شيطان خواهد بود كه با علم به اينكهمهلتش رو به‌پايان است، با خشم تمام كره زمين را به آشوب و جنگ و فساد و تباهی خواهد كشاند:

-از این جهت.....وای بر زمین و دریا زیرا که ابلیس به نزد شما فرود شده است با خشمعظیم، چون می‌داند که زمانی قلیل دارد. (مکاشفه ۱۲:۱۲)

-وحش چهارم سلطنت چهارمین برزمین خواهد بود و مخالف همه سلطنت‌هاخواهدبود و تمامی جهان را خواهد خورد و آن را پایمال نموده، پاره‌پاره خواهد کرد. دانيال باب ٧.

٣- اما شيطان اين فتنه‌ها را به‌وسيله معاونش كه از جن است و دجال اصلی خواهد بود اجراخواهد كرد و همه توان و نيرويش را در اختيار او خواهد نهاد:

- ويأمر إبليس الأكبر ذريته باتباعه.

-در انجيل ، دجال و نيروهايش ، وحش و نبی كاذب و اژدها و در بعضی جاها همان دجال ناميدهمی‌شود و خروج دجال اين‌چنين توصيف می‌شود:

-و اژدهای بزرگ ....یعنی آن مار قدیمی که به ابلیس و شیطان مسمی است که تمامربع مسکون را می‌فریبد...

و او بر ریگ دریا ایستاده بود. و آن وحش را که دیدم......و اژدها قوت خویش و تختخود و قوت عظیمی به وی داد. ......تمامی جهان ......آن اژدها را که قدرت به وحشداده بود، پرستش کردند....مكاشفات يوحنا باب ١٣.

- بنابر اين دجال طبق احاديث و روايات و تورات و انجيل و اوستا ، انسان نبوده بلكه از شياطينجن می‌باشد كه دستيار شيطان بوده ، و در جزيره‌ای به‌وسيله سليمان نبی به‌بند كشيده شده (چوندر زمان حضرت سليمان ارتباط با جن و شياطين در بين يهود به‌شدت گسترش يافته بود و حضرتسليمان با آن به‌مبارزه برخواست و احتمالاً استاد بزرگشان از جن را با قدرت نبوی‌اش به بندكشيد ) :

ليس الدجال إنسان إنما هو شيطان في بعض جزائر البحر موثق بسبعين حلقة لايعلم من أوثقه أسليمن أم غيره فإذا كان أول ظهوره فك الله عنه.

- كه در اخر الزمان از بند رها خواهد شد.

و ماهيت واحد ابليس و دجال به‌اين شكل بيان شده:

-و ابلیس که ایشان را گمراه می‌کند، به دریاچه آتش و کبریت انداخته شد، جایی کهوحش و نبی کاذب هستند؛ و ایشان تا ابدالآباد شبانه‌روز عذاب خواهند کشید. (مکاشفه ٢٠ ايه ٩)

- و چون هزار سال به‌انجام رسد، شیطان از زندان خود خلاصی خواهد یافت...... (مكاشفات ٢٠ آيه٧)

دجال در اوستا:

دجال در اوستا به‌نام‌های اژديهاك، دروج ، ديو اشموغ و فريفتار ناميده می‌شود و يكی ازصفات سوشيانس هم ديو افكن است وحتی گفته می‌شود مأموريت اصلی سوشيانس برانداختنديو اشموغ است و خروج دجال اين‌چنين توصيف می‌شود:

- “تا روزی كه اژديهاك دگرباره زنجير بگسلد و بنای تباهی و ويرانی بگذارد...” بندهشن بخش ٢٩بند٧.

- “هنگامی كه اژديهاک زنجير بگسلد و آزمندانه به جهان روی آورد و گناهان بیشمار از او سرزند...وبه آب و آتش و گياه آسيب رساند....پس سوشيانس‌ها دگر باره جهان را پاك كنند.” بهمنيشت بخش٩ بندهاي٢٤-١٢.

-“تا بدان‌هنگام كه سوشيانت پيروز و ديو افكن ... از سرزمين‌های نيمروز (شرق) پا به پهنهٔ زندگیگذارد. ( ظهور كند).” ونديداد ١٩:٥.

- “اهريمن مرگ‌آفرين سالار ديوان از سرزمين‌های اپاختر پيش تاخت.” ونديداد١٩:١.

-“در آن هنگام كه ....سوشيانس پديدار شود( ظهور كند)....دروج (دجال) ديگر باره بدان جائیرانده شود كه از آنجا آسيب رسانی به اشونان و تبار و هستی آنان را آمده بود.” زامياد يشت ١١.

بنابراين دشمن اصلی حضرت، طبق احاديث و روايات و تورات و انجيل و اوستا ، در درجه اول خودشيطان و سپس معاونش دجال كه از جن می‌باشد و نيروها و لشگريان دجال از انس و جن ،می‌باشند چنانچه دشمنان همه انبيا هم به‌همين شكل از جن و انس و تحت امر شيطان بودند:

“وَكَذٰلِكَ جَعَلنا لِكُلِّ نَبِىٍّ عَدُوًّا شَيٰطينَ الإِنسِ وَالجِنِّ يوحى بَعضُهُم إِلىٰ بَعضٍ زُخرُفَ القَولِ غُرورًا...” سوره انعام آيه ١١٢.

۴- “يوحي بعضهم الي بعض” ، نشان‌دهنده ارتباط بين شياطين انس با شياطين جن می‌باشد. كههمين‌طور هم هست چرا كه طبق احاديث و تورات و انجيل، دجال جن با يهود ارتباط بر قرار خواهدكرد و آنها را بسيج و سازماندهی كرده و يك سيستم شيطانی را به‌وسيله آنها در كل زمين ايجادخواهد كرد.

۵- و بنابر اين از مجموع فاكت‌های فوق از قران و تورات و انجيل و اوستا و احاديث نتيجهمی‌گيريم كه: دجال از جن بوده و دستيار شيطان ، كه به بند كشيده شده اما در آخرالزمان از بندرها شده و دوباره با بكار گرفتن انسان‌های شيطان‌صفت- شياطين‌الانس - كه اكثرشان از يهودخواهند بود، سعی خواهد كرد كل كره زمين را به كفر و فساد كشانده و يك سيستم يا حكومت واحدجهانیِ شيطانی و ملحد بر زمين حاكم كند. و زمين را ، و همه انسان‌ها را تحت تسلط خويش وتحت تسلط شيطان در آورد و دشمن اصلی خدا و خداپرستان و كلاً انسان و انسانيت و طبعاًحضرت ولی‌عصر عج هم همين شيطان و دستيارش دجال و همين سيستم دجالیِ جهانی تحتفرمانش، می‌باشد.

يهود محور نيروهای دجال:

١- سابقه يهود در خدمت به شيطان

طبق آيات قران و آنچه كه در تورات و انجيل آمده است، بخشی از يهود، در گذشته با توسل بهسحر و جادو و ارتباط بر قرار كردن با جن و شياطين، در زمين به فساد و افساد دست زده و عاملشيطان می‌شدند از جمله در زمان حضرت سليمان، علوم غريبه را ياد گرفته و با جن و شيطان درارتباط بودند و زمين را از جمله با گسترش طلاق و متلاشی كردن خانواده‌ها به فساد می‌كشاندند،(كه هم اكنون نيز به اين شيوه ادامه می‌دهند):

“وَاتَّبَعوا ما تَتلُوا الشَّيٰطينُ عَلىٰ مُلكِ سُلَيمٰنَ ۖ وَما كَفَرَ سُلَيمٰنُ وَلٰكِنَّ الشَّيٰطينَ كَفَروا يُعَلِّمونَ النّاسَالسِّحرَ وَما أُنزِلَ عَلَى المَلَكَينِ بِبابِلَ هٰروتَ وَمٰروتَ ۚ وَما يُعَلِّمانِ مِن أَحَدٍ حَتّىٰ يَقولا إِنَّما نَحنُ فِتنَةٌ فَلاتَكفُر ۖ فَيَتَعَلَّمونَ مِنهُما ما يُفَرِّقونَ بِهِ بَينَ المَرءِ وَزَوجِهِ.” سوره بقره آيه ١٠٢.

يعني : و (یهود) از آنچه شیاطین در عصر سلیمان بر مردم می‌خواندند پیروی کردند. سلیمان هرگز(دست به سحر نیالود؛ و) کافر نشد؛ ولی شیاطین کفر ورزیدند؛ و به مردم (يهودی) سحر آموختند. و (نیز یهود) از آنچه بر دو فرشته بابل «هاروت» و «ماروت»، نازل شد پیروی کردند. (آن دو، راهسحر کردن را، برای آشنایی با طرز ابطال آن، به مردم یاد می‌دادند. و) به هیچ کس چیزی یادنمی‌دادند، مگر اینکه از پیش به او می‌گفتند: «ما وسیله آزمایشیم کافر نشو! (و از این تعلیمات،سوء استفاده نکن!)» ولی آنها از آن دو فرشته، مطالبی را می‌آموختند که بتوانند به‌وسیله آن، میانمرد و همسرش جدایی بیفکنند؛ ولی هیچ‌گاه نمی‌توانند بدون اجازه خداوند، به انسانی زیانبرسانند. آنها قسمت‌هایی را فرامی‌گرفتند که به آنان زیان می‌رسانید و نفعی نمی‌داد. و مسلماً می‌دانستند هر کسی خریدار این گونه متاع باشد، در آخرت بهره‌ای نخواهد داشت. و چه زشت وناپسند بود آنچه خود را به آن فروختند، اگر می‌دانستند!! ( ترجمه آقای مكارم شيرازی)

از كتاب حزقيال نبی :

“آنگاه دست خداوند یهوه در آنجا بر من فرود آمد. و شبیه دستی دراز کرده، موی پیشانی مرابگرفت و روح، مرا در میان زمین و آسمان برداشت .....و اینک جلال خدای اسرائیل مانند آن رویاییکه در هامون دیده بودم ظاهر شد. و او مرا گفت: «ای پسر انسان آیا تو آنچه را که ایشان می‌کنندمی‌بینی؟ یعنی رجاسات عظیمی که خاندان اسرائیل در اینجا می‌کنند تا از مقدس خود دوربشوم؟.... اما باز رجاسات عظیم‌تر خواهی دید.» و او مرا گفت: «ای پسر انسان دیوار را بکن.» وچون دیوار را کندم، اینک دروازه‌ای پدید آمد. و او مرا گفت: «داخل شو و رجاسات شنیعی را کهایشان دراینجا می‌کنند ملاحظه نما.» پس چون داخل شدم، دیدم که هرگونه حشرات و حیواناتنجس و جمیع بت‌های خاندان اسرائیل بر دیوار از هر طرف نقش شده بود. و هفتاد نفر از مشایخخاندان اسرائيل ايستاده بودند ... هر کس مجمره‌ای در دست خود داشت و بوی ابر بخور بالامی‌رفت. و او مرا گفت: «ای پسر انسان آیا آنچه را که مشایخ خاندان اسرائیل در تاریکی و هرکس درحجره‌های بت‌های خویش می‌کنند دیدی؟ زیرا می‌گویند که خداوند ما را نمی‌بیند و خداوند این زمین را ترک کرده است. و به من گفت که باز رجاسات عظیم‌تر از این‌هایی که اینانمی‌کنندخواهی دید...

«ای پسر انسان این را دیدی؟ آیا برای خاندان یهودا بجا آوردن این رجاسات که در اینجا بجامی‌آورند سهل است؟ زیرا که زمین را از ظلم مملو ساخته‌اند و برای هیجان خشم من بر می‌گردند وهان شاخه را به بینی خود می‌گذارند. بنابر این من نیز در غضب، عمل خواهم نمود و چشم منشفقت نخواهد کرد و رحمت نخواهم فرمود .” كتاب زكرياي نبي باب ٨.

چنانچه ملاحظه می‌شود خداوند هفتاد نفر از مشايخ بنی‌اسرائيل را به حزقيال نبی نشان می‌دهدكه در اتاق‌های تاريك با بخور و رجاسات و تماثيل مشغول سحر و جادو و ارتباط با اجنه شياطين هستند تا زمين را از ظلم و فساد مملو سازند و خداوند را بر اين قوم مغضوب بيشتر به خشم غضبآورند... تا لشگر غضب خداوند ظهور كند...

- “و لكنّ الشَّيٰطينَ كَفَروا يُعَلِّمونَ النّاسَ السِّحرَ وَما أُنزِلَ عَلَى المَلَكَينِ بِبابِلَ هٰروتَ وَمٰروتَ...” بقره آيه١٠٢.

و اين سحر و جادو را در بابل از جن و شياطين ياد گرفتند كه آنها از هاروت و ماروت ياد گرفتهبودند.

-“اینک ...آنانی را از کنیسه شیطان ، که خود را یهود می‌نامند و نیستند بلکه دروغ می‌گویند..” (مکاشفات يوحنا باب٣)

٢- بني اسرائيل اين فساد را تكرار خواهند كرد و به علو و استكبار بزرگی در زمين دست خواهنديافت:

-“وَقَضَينا إِلىٰ بَنى إِسرٰءيلَ فِى الكِتٰبِ لَتُفسِدُنَّ فِى الأَرضِ مَرَّتَينِ وَلَتَعلُنَّ عُلُوًّا كَبيرًا.” اسراء آيه٤.

ما به بنی‌اسرائیل در کتاب (تورات) اعلام کردیم که دوبار در زمین فساد خواهید کرد، و برتری‌جوییو استكبار بزرگی خواهید نمود.

- از انجيل يوحنا:

-“ولکن شما را می‌شناسم که در نفس خود محبت خدا را ندارید. من به اسم پدر خود آمده‌ام و مراقبول نمی‌کنید، ولی هرگاه دیگری به اسم خود آید، او را قبول خواهید کرد. شما چگونه می‌توانیدایمان آرید و حال آنکه جلال از یکدیگر می‌طلبید و جلالی را که ازخدای واحد است طالب نیستید؟. انجيل يوحنا باب ۵ آيه ۴۱تا۴۴.

اين كلام حضرت مسيح ع خطاب به يهود است كه می‌فرمايد چون شما محبت خدا را در دل نداريدو دنبال جلال خود و علو و استكبار ناحق در زمين هستيد به من ايمان نمی‌آوريد اما آن ديگری(دجال) كه بيايد به‌او ايمان آورده و پيرو او خواهيد شد، مفسرين انجيل ، آن ديگری كه به اسم خودمی‌آيد، را به دجال تفسير كرده‌اند كه به‌اسم خود می‌آيد و خود را جای خدا می‌گزارد و دشمنحضرت مسيح كه به اسم خدا می‌آيد خواهد بود و به همين دليل انتی‌كريست يا ضد مسيح اسمديگر دجال در مسيحيت می‌باشد. ( شبيه همين فرمايش از حضرت رسول ص نيز روايت شده كهفرمود كسانی كه اهل‌بيت مرا نپذيرند و با انها دشمنی كنند مثل يهود محشور می‌شوند كه وقتیدجال ظهور كرد به او ايمان می‌آورند.)

با توجه به توضيحات فوق و طبق احاديث و روايات، منشأ اصلی نيروهای دجال، يهود بوده واكثريت نيروها و گردانندگانش يهودی‌ها خواهند بود:

-“الدَّجَّال ...من يَهُود يخرج في آخر هذه الأُمة”

- “اكثر اتباعه اليهود و العرب.”

- “وتجمع اليه اليهود جميعا.”

به عبارت ديگر نيروهايش اكثراً يهودی بوده و دنيا در آخرالزمان به‌وسيله شيطان و دجال بازيچهدست يهود خواهد شد و به‌وسيله يهوديان هميشه مال‌دوست پول‌پرست مرتبط با جن و شيطان ادارهشده و به فساد كشيده خواهد شد.

و حتی تا آنجا كه در روايتی از دجال به‌عنوان اِله يهود ياد می‌شود .

مفسران كتاب مقدس نيز به ريشه يهودی داشتن نيروهای دجال اذعان كرده‌اند و ازجمله به آيه١٦و١٧ باب ٤٩ سفر پيدايش استدلال كرده‌اند:

-“دان، قوم خود را داوری خواهد کرد، چون یکی از اسباط اسرائیل. ١٦.دان ماری خواهد بود بهسر راه، و افعی بر کنار طریق که پاشنه اسب را بگزد تا سوارش از عقب افتد.١٧.” سفر پيدايشباب٤٩.

در اين قسمت از تورات حضرت يعقوب در آخر عمرش ١٢ پسر خود را جمع كرده و آينده آنها راپيشگوئی می‌كند و از جمله به يهودا می‌گويد: عصای نبوت از يهودا دور نشود تا شيلو- به‌معنیرسول- بيايد. و به يكي ديگر از پسرانش به اسم دان هم می‌گويد نسلش بر سر راه بشريت مار وافعی خواهد بود، لذا در مكاشفات يوحنا باب ٧، نيز آنجا كه تعداد نجات‌يافتگان از اسباطبنی‌اسرائيل را ، ذكر می‌كند ، با ذكر نام پسران يعقوب ، اسم دان و قبيله‌اش را ذكر نمی‌كند. لذااستدلال می‌شود كه اعوان و انصار دجال در آخرالزمان از يهوديانی كه از نسل همين دانمی‌باشند، خواهد باشد، كه درنبرد نهائی آخرالزمان كه ملحمهٔ كبری نام دارد و دجال در آن كشتهخواهد شد، به‌عنوان همدستان و لشگريان دجال در درِ بيت المقدس يا اورشليم جمع خواهند شد ودر جنگی بزرگ توسط مسلمين محاصره شده و از جمله تگرگ پنجاه كيلوئی (احتمالاً بمب وموشك) بر سرشان خواهد باريد و نهايتاً همراه دجال شكست خورده و كشته خواهند شد- البتهاكثريت يهوديان عادی به‌دست حضرت ايمان آورده و مسلمان خواهند شد- و هر درخت و سنگی كهبعد از شكست ، افراد لشگر دجال پشتش مخفی شوند، آن سنگ و درخت خواهد گفت “يا مسلمهذا يهودي" و يا، “يا مسلم هذا دجالي”:

“لا تقوم الساعة حتى يقاتل المسلمون اليهود ، فيقتلهم المسلمون ، حتى يختبئ اليهودي من وراءالحجر والشجر ، فيقول الحجر والشجر : يا مسلم ، يا عبد الله ، هذا يهودي خلفي ، فتعال فاقتله.”

( اين موضوع هم در احاديث و هم درتورات و انجيل امده است)

از مجموعهٔ احاديث و روايات و آنچه كه در تورات و انجيل و اوستا آمده، اين نتيجه به‌دست می‌آيدكه دجال اصلی، جنی از جن‌ها و شياطين بوده به‌عنوان واسطه بين شيطان و يهود عمل می‌كند وخطوط و برنامه‌های شيطان را برای به فساد كشاندن زمين به پيران و جادوگران يهود داده و آنهااين خطوط و برنامه را به بزرگان و قدرتمداران يهودی منتقل كرده و طی سلسله‌مراتب آن‌را پيادهمی‌كنند، و نهايتاً هم با راهنمائی همان جن بزرگ، در آخر الزمان يك سيستم فريبكار، كفر‌آميز وسلطه‌گر جهانی ايجاد كرده و طی چهل سال يا بيشتر به تدريج و با رياست و رهبری مستقيمشيطان بر جهان مسلط شده و آن‌را به فساد خواهند كشاند.

- “انما الدجال شيطان و ليس بانسان.”

- “ويأمر إبليس الأكبر ذريته باتباعه.”

-“و اژدها قوت خویش و تخت خود و قوت عظیمی به وی داد.” مكاشفات يوحنا.

در قران كريم نيز آمده است كه يهود دوباره به همان فساد عود خواهند كرد اما اين بار توسط امامزمان عج و حضرت مسيح ع به‌شدت منكوب شده شكست خورده و همراه با سيستم شيطانی،ضدبشری و جهنمی‌شان به جهنم واصل خواهند شد:

-...”وَإِن عُدتُم عُدنا ۘ وَجَعَلنا جَهَنَّمَ لِلكٰفِرينَ حَصيرًا.” اسراء ٧

البته همانطور كه قبلاً اشاره شد يهود هميشه با علوم غريبه و سحر و جادو و كلاً با جن و شيطاندر ارتباط بوده‌اند و اين را از مصر قديم و بابل ( هاروت و ماروت) وقتی كه آنجا اسير بودند به ارثبردند، چنانچه در قرآن به آن تصريح شده است. و در تورات نيز آمده كه زمانی بقدری سحر وجادو و ارتباط با جن وشياطين ، در بين‌شان گسترش يافت كه برای جلوگيری از آن مجازات مرگتعيين شد، چنانچه در تورات امروزی نيز هست كه جادوگر كشته شود، و اين امر به عنوان علومغريبه تا امروز نيز بين يهود ادامه دارد كه خودشان اصطلاحاً انرا كابالا می‌نامند ( مقاله ضميمه رادر باره دجال و مكتب‌های راز‌آلود و سری يهود و نحوه ارتباطشان با جن وشيطان مطالعه بفرمائيد)

و چنانچه ملاحظه شد در آيه١٠٢ از سوره بقره خداوند كافر شدن سليمان را نفی فرموده و سحر وجادو و علوم غريبه يهود را به هاروت و ماروت در بابل نسبت می‌دهد، چرا كه يهود هم‌اكنون هم بهدروغ شاه سليمان را استاد خود در ارتباط با جن و علوم غريبه معرفی می‌كنند.

مغرب زمين محل استقرار و تهاجم نيروهای دجال:

آنچه كه از كتاب‌های مقدس اديان (تورات ، انجيل ، اوستا) و احاديث و روايات بر می‌آيد ،مغرب‌زمين محل استقرار و تمركز نيروهای دجال خواهد بود چنانچه مشرق زمين محل ظهور امامزمان و نزول مسيح ع ، خواهد بود.

وبطور كلی همان‌طور كه مشرق زمين محل ظهور واستقرار انبياء و نيروهای الهی بوده مغرب‌زمينمحل ظهور و استقرار و تهاجم نيروهای دجال و اهريمنی خواهد بود.

البته در بعضی جا‌ها به‌جای غرب، شمال ذكر شده (از جمله اصحاب‌الشمال در قران و چنانچهامروزه نيز احياناً بجای شرق و غرب ، از اصطلاح شمال‌جنوب استفاده می‌شود ) ، لذا محلاستقرار دجال و نيروهايش نيز در احاديث و كتب، غرب و شمال ذكر شده است كه نهايتاً هم ازهمانجا هجوم آورده و با اتحاد با ديگر همپيمانانش با امام زمان وارد جنگ می‌شوند:

- “المهدي هو طالع المشرق و الدجال و السفياني يطلعان من مغرب .” بشارة الاسلام ص ٧٦.

- “اعوذ بالله من فتنة الدجال و اعوذ بالله من فتنة المغرب.” روايت مروی از رسول خدا ص.

ندای شيطانی مخالف صيحهٔ آسمانی ظهور نيز از غرب بلند می‌شود:

- “وجاء هاتف من قبل المغرب و هو الشيطان.”

بنابر اين محل استقرار نيروهای دجال با محوريّت و كارگردانی يهود ، مغرب‌زمين و به‌اصطلاح قديم“روم” خواهد بود:

- “و اذا استأثرت عليكم الروم... وجهزت الجيوش..”

انگاه كه روم بر ضد شما بخروش در آيد... و لشگرهايش را تجهيز كرده و به حركت در آورد

از تورات:

- “پادشاه شمال ، با ارابه‌ها و سواران و کشتی‌های بسیار، مانند گردباد به ضد او خواهد آمد وبه زمین‌ها سیلان کرده، از آنها عبور خواهد کرد. و به فخر زمین‌ها وارد خواهد شد.” دانيال نبيباب ١١.

از اوستا:

-“اهريمن مرگ‌آفرين سالار ديوان از سرزمين‌های اپاختر پيش تاخت.. ..بدان هنگام كه سوشيانتپيروز و ديو افكن ... از سرزمين‌های نيمروز (شرق) پا به پهنه زندگی گذارد. ( ظهور كند) .” ونديداد،بخش ١٩.

“ای دروج ...به سرزمين‌های اپاختر دور شو و بمير.” ونديداد بخش ٣:٢١.

بنابر اين طبق احاديث و كتب آسمانی اساساً غرب و شمال و اپاختر محل استقرار و پيش‌تاختننيروهای دجال و اهريمن است، كه در آخر الزمان حكومت و سلطه و سيطره جهانی دجال “خليفة‌الشيطان في الارض” نيز آنجا مستقر شده و از آنجا هم تهاجمش را به شرق و بر عليه مسلمانان وامام زمان “خليفة الله ‌في‌ الارض” شروع خواهد كرد.

سيطره دجال ، به‌مثابه ابر قدرت ، بر كل كره زمين:

همانطور كه قبلاً اشاره شد دجال در تمامی كره زمين پيشروی كرده شهر به شهر و كشور به كشوروارد شده و سيطره‌اش را می‌گستراند:

“يظهر علي الارض كلها”، يعنی به كل كره زمين سيطره می‌يابد.

از انجيل:

- “...و اژدها قوت خویش و تخت خود و قوت عظیمی به وی داد. ......تمامی جهان ......آن اژدها راکه قدرت به وحش داده بود، پرستش کردند و وحش را سجده کرده، گفتند که «کیست مثل وحش وکیست که با وی می‌تواند جنگ کند؟” مكاشفات يوحنا باب ١٣

همانطور كه قبلاً گفته شد وحش يكی از اسم‌ها و يا لقب‌های دجال در انجيل است و اينجا می‌بينيمكه تخت و قدرتش را از شيطان می‌گيرد و دارای قدرتی شيطانی خواهد بود كه همه به قدرتعظيمش اذعان داشته و خواهند گفت كيست كه با وی می‌تواند جنگيد؟ و اين يعنی كه به‌لحاظ قدرتنظامی به‌قدری قوی خواهد بود كه كسی را يارای رو در روئی با او نخواهد داشت! و از همهقدرت‌ها قوي‌تر يا ابر قدرت خواهد بود.

سلطه‌گر بوده و بر تمامی قوم‌ها و ملت‌ها مسلط خواهد شد:

- “قال رسول الله صلى الله عليه وسلم الدجال لا يبقى من الأرض شيء إلا وطئه وغلب عليه....”

رسول خدا فرمود جائي از كره زمين نمی‌ماند مگر اينكه دجال بر آن غالب شده و وارد می‌شود!

- “و تسلط بر هر قبیله وقوم و زبان و امت، بدو عطا شد. و جمیع ساکنان جهان، جز آنانی کهنام‌های ایشان در دفتر حیات ....مكتوب است او را خواهند پرستید.” انجيل:مكاشفات:باب ١٣.

جهان‌گستر و جهان‌خوار خواهد بود:

-“وحش چهارم سلطنت چهارمین بر زمین خواهد بود و مخالف همه سلطنت‌ها خواهد بود و تمامیجهان را خواهد خورد و آن را پایمال نموده، پاره‌پاره خواهد کرد.” دانيال نبي باب ٧.

وحتي بنابر قولی چون همه زمين را پوشش می‌دهد دجال ناميده شده، چون يكی از معانی دجالپوشاننده است:

- “الدَّجَّالُ ... لأَنَّه يَعُمُّ الأرضَ.”

- “قال أَبو العباس: سمي الدَّجَّال دَجَّالاً لضربه في الأَرض وقطعه أَكثر نواحيها”

«وقيل: بل لأَنه يُغَطِّي الأَرض بكثرة جموعه. قاموس المحيط و لسان العرب.ماده دجل.»

و با هر نيروئی هم كه زير سلطه‌اش نرود يا مقابلش بايستد خواهد جنگيد ، از جمله طبق احاديثوارده، با جنگ به عراق و بلخ ( افغانستان ) وارد شده و چند سال در آنجا خواهد ماند:

- “حدثني الهيثم بن مالك الطائي رفع الحديث قال يلي الدجال بالعراق سنتين يحمد فيها عدله...”

واز جمله اهل شام تسليمش نخواهند شد او با يهود و اعراب يكی شده به شام حمله خواهد كرد:

- “يأتي الأمم فيستمدهم على أهل الشام فيجيبونه وتجمع اليه اليهود جميعا فيسير نحو الشاممقدمته العصابة المشرقية معهم أعراب.”

بنابر فاكت‌های بالا سيستم دجال، سيستمی سلطه‌گر، پيچيده ، جهانی ، شيطانی، جهان‌گستر،جهان‌خوار و ابرقدرت خواهد بود.

خصلت ضد بشری دجال:

“ويخرجون له الكنوز و يقتلون له الناس”

و منابع زيرزمينی مرم را غارت كرده و مردمان را برای منافع دجال می‌كشند و آنها را قربانی منافعخودشان می‌كنند.

از آنجائی‌كه دجال خودش شيطان بوده و معاون شيطان اصليی و بزرگ است و پيروان ونيروهايش هم انسان‌های شيطان‌گونه خواهند بود

- “ويأمر إبليس الأكبر ذريته باتباعه.”

و از آنجائی‌كه شيطان دشمن بشر می‌باشد

- “انه لكم عدو مبين”

طبعاً دجال و نيروهايش نيز خصلت ضد بشری خواهند داشت و دنيا و آخرت انسان‌ها را به تباهیخواهند كشاند و عند اللزوم دست به‌كشتار انسان‌ها هم خواهند زد، “ويقتلون له الناس.”

از كتاب دانيال نبی:

- “در زمان آخر ...پادشاه شمال...با خشم عظیمی بیرون رفته، اشخاص بسیاری را تباه کرده،بالکل هلاک خواهد ساخت.” دانيال نبي باب ١١.

و حتی آب و هوا و گياه و غذاها را هم عامدانه فاسد خواهند كرد:

- “ظهر الفساد في البر والبحر بما كسبت ايدي الناس.”

همانطور كه گفته شد اژديهاك اسم ديگر دجال در اوستا می‌باشد، و ديوی است انسان‌ستيز كه بهبند كشيده شده است اما در آخرالزمان از بند رها شده و جهان را با سيستمی اهريمنی به فسادمی‌كشاند، و احتمالاً ضحاك در اوستا همان معرب اژديهاك می‌باشد:

-“هنگامی كه اژديهاك زنجير بگسلد و آزمندانه به جهان روی آورد و گناهان بیشمار از او سرزند... و به آب و آتش و گياه آسيب رساند.” از اوستا.

- “جنته النار”، او با وعده بهشت می‌آيد اما دروغ می‌گويد و مردم را می‌فريبد و در عمل زندگیمردمان را تبديل به جهنم می‌كند، هم در دنيا و هم در آخرت.

- و چنانچه گذشت، "مارک تواین” نویسنده آمریکائی، دوران خود را ”عصر آب‌طلائی” نام نهاد. عصری که صورت ظاهر آن پر زرق و برق و درخشان و طلائى است ولی آنچه در زیر آنست عبارتست از بیکاری عمومی…